مرآت دز

اگر انبوه درختان قلم، دریا مرکب، جنّیان حسابگر و انسان ها نویسنده باشند؛ قادر به شمارش فضائل علی(ع) نخواهند بود

مرآت دز

اگر انبوه درختان قلم، دریا مرکب، جنّیان حسابگر و انسان ها نویسنده باشند؛ قادر به شمارش فضائل علی(ع) نخواهند بود

به پرسمان خوش آمدید
لطفا از توهین و تحقیر دیگران و بیان نظر بدون آدرس و نشانی اکیدا خودداری کنید. شرعا راضی نیستم.
هدف از راه اندازی این وبلاگ -به حول و قوه الهی- پاسخ به شبهات و سوالات می باشد.
و لذا قصد ما تنها کپی برداری نبوده، بلکه جامعه هدف ما نسل جوان است.

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۱ بهمن ۹۸، ۰۹:۵۵ - آموزش فروشندگی طلا و جواهر
    فوق العادست
نویسندگان

پاسخ - گناه حتما این نیست که من معصیت کرده باشم . گناه دو تا معنا دارد . یک معنای گناه این است که من معصیت و نافرمانی کرده ام و معنی دیگر گناه این است که حق بندگی را ادا نکرده ام . من از پدرم نافرمانی نکرده ام ولی حق پدرم را نمی توانم ادا کنم . حق مادرم را و حق نمازم را . اینجا مستحق تنبیه هستم . تازه معلم می گوید : مشق را خوب نوشتی ولی از تو توقع دیگری داشتم . تو حق تقوی را رعایت نکردی . گناه نکرده ای . من اگرآب بخورم و الحمدلله نگویم ، حق را ادا نکرده ام . ما وقتی پنیر را در داخل نان می پیچیم ، پنیر دیده نمیشود . الان دنیا مثل پنیر است ، بلا و امتحان مثل نان است . کسی که نگاه میکند اصلا دنیا نمی بیند ، ازدواجش امتحان است ، بدنیا آمدن بچه اش امتحان است ، تحصیل و اشتغالش امتحان است . ابتلا یعنی امتحان . همه ی زندگی امتحان است . تشویق و تنبیه آن امتحان است . مگر پیامبرانی الهی را خدا تنبیه نکرد ؟ تازه تنبیه کرد که ببیند در این امتحان سربلند بیرون می آیند یا نه ؟ حضرت یونس بخاطر یک ترک اولی ، خدا او را به شکم ماهی فرستاد . و گفت : اگر توبه و استغفار نکرده بود تا روز قیامت در شکم ماهی می ماند . حضرت آدم چهل سال گریه کرد . حضرت یعقوب چهل سال گریه کرد . تنبیه خدا هم یک امتحان است . خدا میگوید : در تنبیه های بدنی که می گویم حد جاری کنند ، در این هم هدایت است . در این هم برکت است . من تکلیفم را انجام بدهم و کوتاهی نکنم . بقیه را به او بسپارم . هر چه او بپسندد قشنگ است . لازمه اش هم این است که مقام ربوبیت خدا را باور کنیم . ما خالقیت خدا را خوب باور کرده ایم چون من را بوجود آورده است ، رازقیت خدا را هم باور کرده ام چون روزی من را می دهد ، ستاریت خدا را هم باور کرده ام چون گناهان من را می پوشاند ، قادریت و علمیت خدا را هم باور کرده ام ولی هنوز ربوبیت خدا را باور نکرده ام . یعنی مربی بودن خدا را باور نکرده ام . مربی می خواهد تربیت کند ، نمیخواهد تن پرور بار بیاورد . تن پروری هم پرورش است و تربیت هم پرورش است . والدین اول پول خرج می کنند و به بچه میگویند : بخور و وقتی چاق شد می گویند : رژیم بگیر . این تن پروری است . حالا اگر از اول گاهی وقتها میگفتم : نخور ولو اگر بچه اشک می ریخت و می خواست ، هر چه می خواست به او ندهم . خدا می خواهد من را تربیت کند . قرار نیست که من هر چه بخواهم به من بدهد . قرار نیست من هر چه بگویم او بگوید چشم . او بر اساس حکمتش به من می دهد . او مربی است . شما الان به باشگاه ورزشی می روید ، هر چه شما بخواهید که مربی برای شما انجام نمی دهد . به من برنامه می دهد . فردی پیش امام صادق (ع) آمد و گفت : ذکری به من یاد بده . امام فرمودند : بگو یا مقلب القلوب . او داشت می رفت و میگفت : یا مقلب القلوب و الابصار . امام فرمود : چه می گویید ؟ برای تو والابصار لازم نیست وگرنه من خودم به تو می گفتم . گاهی مریض ها به دکتر می گویند : برای ما فقط آمپول بنویس . اگر قرار است که دکتر تشخیص بدهد ، تو چرا می گویی ؟ من خودم را به خدا سپرده ام و می گویم : تو بهتر از من به من آگاه هستی و قرار است من را امتحان بکنی و من را رشد بدهی . خدا از یک بچه یتیم جزیره عربستان خلاصه ی عالم خلقت تربیت کرد . نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت . اگر من خودم را به خدا سپرده ام دیگر در مدیریت تربیتی خدا فضولی نکنم . آن چیزی که به من گفت ، حقش را انجام بدهم . تکلیف من این نیست که فقط گناه نکنم . تکلیفم این است که حق هر مطلبی را انجام بدهم . امام صادق (ع) فرمودن : اگر یک لیوان آب می خوری حقش این نیست که نصف آنرا دور بریزی . من هنوز حق نعمت ها را انجام نداده ام ، حق رابطه ها را انجام نداده ام ، حق توفیقات را انجام نداده ام . همینکه من را انسان آفرید حقش را انجام ندادم . خدایا تشکر می کنم که من را خوک نیافریدی ، حیوان نیافریدی ، ما می خواهیم برای خدا تعیین تکلیف بکنیم زیرا مقام ربوبیت خدا را باور نکرده ایم . بعضی ها در ازدواج تعیین تکلیف می کنند و میگویند : ما توکل می کنیم ولی همین باشد . بگو خدایا من تلاشم را می کنم اگر رزق من این است ، آنرا در سر راه من قرار بده . آیا شما در این کاری که می خواستی کوتاهی نکردی ؟ هزینه ی لازم را برای این متاع انجام داده ای ؟ آیا در قبلی ها کوتاهی نکرده ام ؟ اگر اینها را هم انجام داده باشم و خدا باز هم می پیچاند ، می خواهد من را به اشکالات خودم و به سختی های راه و هزینه ها آگاه کند .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی