بصیرت
نشریه پرتو: در سالهای دهه پنجاه، یکی از فعالان و مبارزان نهضت در زندان توسط منوچهری(شکنجهگر معروف ساواک) مورد شکنجه شدید قرار گرفت و مدام این سوال را میپرسید که: «آقای مصباح چه چیزهایی به شما یاد میدهد؟» و با شدت و غلظت تمام از زندانی میخواستند که اطلاعاتی درباره افکار آقای مصباح به آنها بدهد. آن روزها البته ساواک با مجاهدین خلق قراری داشت مبنی بر اینکه هر زندانی تازه واردی ابتدا پانزده روز به بندهای مجاهدین سپرده شود تا اینها او را شست وشوی مغزی دهند؛ هرچند کار آنها بی تاثیر نبود و زندانیان نهضت در سالهای 54 – 55، در سال 57 سر از سازمان منافقین در میآوردند! اما به شهادت این شاگرد علامه: «کار ما به مسعود رجوی کشید.... ما از بحث توحید شروع کرده بودیم تا رسیده بودیم به بحث امامت. ایشان جوابی برای سوالات ما نداشت.... آن چه در داخل زندان به داد ما رسید که ما گمراه نشدیم، در واقع همان آموزشهای حضرت استاد مصباح بود... آب سردی بود بر روی آتش فتنه و گمراهی منافقین. خدا رحمت کند شهید رجایی را که یک وقتی با ایشان هم صحبت میکردم و بحثهای جناب استاد مصباح را مرور میکردیم. ایشان خیلی مرا تشویق کرد و فرمود که مواظب خودم باشم. مبادا که منافقین اطلاعاتی در این زمینهها از من به دست بیاورند و بعد هم به آقای مصباح دعایی کردند که من هرگز دعای شهید رجایی در حق استاد را فراموش نمیکنم».(1)
تاریخ گواهی میدهد، همواره دشمن بهتر و گاه زودتر از دوستان، قدر و ارزش نیروهای فکری و نظام ساز را میشناسد و پی میبرد. از دانشمندان علمی و هستهای گرفته تا قهرمانان عرصه دفاعی و نظامی. این قاعده شامل حال بزرگان اسلام نیز میشود و قبل از همه ائمه معصومین(علیهم السلام)؛ از همین رو اگر میتوانستند آنان را ترور فیزیکی وگرنه ترور شخصیتی میکردند. تا جایی که وقتی حضرت امیر(ع) در مسجد به شهادت رسید، بگویند «مگر علی هم نماز میخواند؟!»
آری! شناخت دشمن از سرمایههای اسلام و تشیع، اگر بهتر از شیعیان خاص نباشد، کمتر نیست و امروز آنان از پرونده امام زمان(ع) فقط عکس حضرتش را کم دارند! اطلاعات آنها قویتر و جلوتر از شیعیان است و متاسفانه اکثریت مردم، «امام» را در حد رفع مشکلات شخصی و برآورده کردن حاجات مهمه میشناسند؛ نه واسطه فیض الهی!
طبیعی است این دشمنیها، پس از امام معصوم(ع)، دامن شیعیان خاص ایشان را نیز بگیرد؛ اگر بتوانند آنان را حذف فیزیکی میکنند؛ همچون علمای شهید از شهید اول و ثانی گرفته تا مدرس و نواب صفوی و مطهری و مدنی و صدوقی(رحمت ا... علیهم اجمیعن) و اگر نتوانند ترور شخصیتی را در پیش میگیرند؛ کاری سختتر هم برای دشمنان و هم برای عالمان و دوستداران. کاری که با شیخ فضل ا... نوری، آیت ا... کاشانی و شهید بهشتی(رحمت ا... علیهم) و اکنون با علامه مصباح میکنند.
تخریب علامه ضد انگلیسی البته زخم کهنهای است که گاه سر باز میکند و دوستان و شاگردان را رنج میدهد که یکی از عوامل آن «رابطه مراد و مریدی مقام معظم رهبری با آیت ا... مصباح» بود – و در شماره قبل به آن اشاه شد – و اکنون به اندازه مجال و مقال، دلیل دیگر این مخالفتها را بررسی میکنیم.
آیت ا... مصباح؛ محصول شجره فقه، فلسفه و عرفان
حضرت علامه مصباح یزدی، پیش از بیست سالگی، از محضر علمای ربانی همچون حضرت امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی(ره) و آیت ا... بهجت(ره) بهره مند میشود و در اندک زمانی با طی مدارج علمی مرسوم در حوزه و نیل به درجه اجتهاد در 27 سالگی، همچنان به تحصیل در فقه، اصول، فلسفه و عرفان میپردازد.
شاگردی کردن با رعایت آداب شاگردی و رعایت حق استادی، در محضر یکی از این بزرگواران ولو به مدت کوتاه چند روزه، برای مستعدینش، خود آغازگر تحول روحی و اخلاقی و علمی است و این مدت اگر به هشت، ده یا پانزده سال مستمر برسد، چه خواهد شد؟! این مدت زمان علاوه بر آنکه موجب شناخت دقیق متقابل استاد و شاگرد از یکدیگر میشود، مراودات روحی و معنوی و اخلاقی را نیز که بسی مهمتر و سودمندتر است، برای شاگرد به ارمغان میآورد. تعابیر عجیب اساتید درباره آیت ا... مصباح، خود نشان دهنده عمق ارادت و اعتماد آن عزیزان به این ثمره و محصول شجره مبارکه حوزه علمیه است که به فرموده مقام معظم رهبری «از برکات خدا بر ملت و بر حوزهها و بر جوانان»(2) است و به فرموده آیت ا... مشکینی(ره) «حوزهها باید دهها سال سهم امام بخورند، هزاران نفر در اینجا تحصیل کنند، میلیاردها پول از کیسه امام(زمان) خرج بشود، میلیونها انسان از اول تا حال تحصیل کنند، تا در هر عصری یک چند نفری نظیر آیت ا... مصباح به دست آید.... او یکی از خزانههای وجودی ماست».(3)
البته قدر و منزلت علامه در این زمان، نیازمند وامگیری از تعاریف گذشتگان نیست، اما محض فزونی ارادت دوستداران و نیز آغاز فصل آشنایی جوانان تشنه حقایق، خلاصهای از این فصل با برکت زندگی آیت ا... مصباح را در چند سطر مرور میکنیم.
محضر امام خمینی(ره)
حضرت استاد به مدت 8 سال(از سال 1332) در دروس فقه و اصول حضرت امام خمینی(ره) شرکت کرد. آنچه قبل از هر چیز استاد را جذب امام کرد، بینش سیاسی و شجاعت و غیرت دینی او بود که استاد را نیز به مبارزات سیاسی وارد ساخت.
رابطه استاد و شاگردی به جایی رسید که در موردی که حضرت امام(ره) نیاز به دو شاهد داشت، و حضرت استاد مصباح آن شخص را تایید کرد، امام(ره) فرمود: «شهادت ایشان کافی است».(4) حدس استاد مبنی بر آزادی سریع حضرت امام(ره) از زندان، بعد از آزادی مورد توجه امام قرار میگیرد و با لبخندی به ایشان میفرمایند: «حدس شما صائب بود».(5) و این چنین مجتهد جوان 28 ساله، مورد توجه رهبر نهضت قرار میگیرد.
حضرت استاد در همان سالهای آغازین نهضت مورد توجه بیت امام واقع شده و از سوی مرحوم شهید مصطفی خمینی(ره) برای روشنگری مردم به سفر تبلیغی اعزام میشود؛ مدتی قبل از قیام 15 خرداد 42!(6) تنظیم و چاپ کتابهای فقهی امام برای اولین بار توسط آیت ا... مصباح و با همکاری یار دیرینش آقای مسعودی خمینی صورت گرفته بود.(7)
آیت ا... مصباح، از همان اوائل طلبگی مورد توجه امام قرار گرفت و حضرت امام وقتی شنیدند که عدهای از روستا برای دعوت منبر نزد آقای مصباح آمدند، فرمودند: «ایشان از علما و فضلا میباشند. اگر خودشان تمایل داشتند که بروند، مانعی ندارد؛ ولی باید قدرش را بدانند و حرمتش را نگه دارند».(8)
بعد از پیروزی انقلاب نیز عنایت امام به حضرت استاد فزونی یافت تا آن جا که بعد از شنیدن گزارش فعالیتهای واحد آموزش موسسه در راه حق(که زیر نظر آیت ا... مصباح بود)، و تقدیم گزارش با جمله «برای ادامه این کار از هیچ مقامی تقاضایی نداریم، ولی این کار قابل توسعه است»، این پاسخ امام را میشنوند که فرمود: «این را جا را تا دو برابر توسعه دهید و تا زمانی که من زنده هستم شخصا بودجه آنها را میپردازم» و بعد از چند روز در میانه سال تحصیلی، امام امت پیغامی فرستاد: «از همین حالا اینجا را توسعه دهید».(9) و با دستور امام به تولیت حرم حضرت معصومه(س)، زمینی در اختیار آیت ا... مصباح قرار گرفت.(10) اهمیت فعالیتهای آیت ا... برای امام قابل درک بود و اعتماد و ارادت امام امت به این شاگرد خدومش بیش از آنی بود که تصورش را میکردند. چراکه در دوران حیات خویش شخصا بر کمک مالی به دو نهاد تاکید ویژه داشتند: یکی حزب ا... لبنان و دیگری موسسه زیر نظر آیت ا... مصباح.(11) یکی از شاگردان آیت ا... مصباح میگوید: «در بحبوحه دفاع مقدس، در دوران دفاع مقدس بودجه خیلی از مراکزی که با اشراف امام اداره میشد، کم شد جز دو مرکز؛ موسسه آیت ا... مصباح و حزب ا... لبنان. امام فرموده بودند که موسسه آقای مصباح یک جبهه است و صریحا دستور داده بودند که این بودجه باید بماند. در زمان جنگ که ما طلبه موسسه بودیم و به جبهه اعزام میشدیم، شنیدیم که امام فرمودند: این جا هم یک جبهه است و نباید خالی و به هیچ وجه تعطیل شود؛ این در حالی بود که خیلی از مراکز تعطیل و خیلی از درسها تق و لق شد، اما این موسسه حتی بودجه اش قطع نشد».(12)
توضیح و تبیین ارتباطات آیت ا... مصباح در قالب فعالیتهای سیاسی تحت اشارات امام امت، فرصت جداگانهای میطلبد.
محضر علامه طباطبایی(ره)
استاد مصباح همچنین از سال 1331، به مدت 14 سال در درس عمومی علامه طباطبایی(ره) که شامل تفسیر و فلسفه(اسفار، الهیات و برهان شفا) میشد و نیز 10 سال خصوصی(شامل اخلاق و عرفان) بهطور منظم شرکت داشت. این نظم و پشتکار به اندازهای بود که مرحوم علامه طباطبایی(ره) بخشی از کار کتاب شریف «تفسیر المیزان» را جهت بررسی به استاد سپرده و بعدها به رسم تفقد از شاگرد در جمع دوستان فرمود: «فلانی(مصباح) هم در تفسیر ما شریک شده است».(13) این ارتباط در ایام تابستان نیز ادامه داشت و حضرت استاد در «تفسیر المیزان»، ملازم علامه و حکم دستیار برای ایشان داشت.(14)
ناگفته نماند که علامه طباطبایی(ره) در سه سطح عمومی(درس رایج حوزه)، خصوصی(فلسفه هفتگی) و محرمانه(عرفانی) شاگرد داشتهاند که آیت ا... مصباح در هر سه گروه بار یافته بود. عمده بهرهبرداری حضرت استاد، از علامه طباطبایی بود که به فرموده استاد: «ما در عمر خودمان به دنبال یک فرد مهذب و متقی، که هم فقیه باشد، هم به فلسفه اسلام آشنا باشد و هم به عرفان آشنا باشد، میگشتیم و بحمد ا... این گوهر گرانبها و کمیاب را پیدا کردیم».(15)
شخصیت اخلاقی و عرفانی حضرت استاد، در همین جلسات خصوصی علامه طباطبایی(ره) شکل گرفت تا جایی که حضرت علامه فرمود: «مصباح در میان شاگردان من مانند انجیر در میان سایر میوههاست؛ چراکه فکر او هیچ چیز زائد و دور ریختنی ندارد».(16)
ابعاد فلسفی استاد به دلیل تواضع ایشان همچون سایر ابعاد فقهی و اصولی و عرفانیشان مکتوم مانده و ما در این باره تنها به یک نمونه از اشارت شاگردان بسنده میکنیم. آیت ا... فیاضی از شاگردان آیت ا... مصباح و آیت ا... جوادی آملی، درباره بعد علمی – فلسفی استاد خویش میگوید: «استاد(مصباح) به تفصیل به بحث در موضوعات مختلف فلسفی پرداختند و بسیاری از مسایل را مورد بررسی قرار دادند. ایشان در تمام مباحث فلسفی از اصالت وجود و ماهیت گرفته تا اقسام کثرت و علت و معلول و حدوث و قدم و بحثهای الهیات به معنی الاخص، مبانی خاص خودشان را دارند. ایشان در بسیاری از مباحث نظرات صدرالمتالهین را مور نقد و بررسی قرار داده(اند)... اگر متخصصی بخواهد حساب شده و به دور از تواضع با مساله برخورد کند باید بگوید که ایشان نظام فلسفی خاصی را که برخوردار از تفران مشائین، اشراقیین و صدرالمتالهین بوده بنا نهاده است».(17)
محضر آیت ا... بهجت(ره)
آیت ا... مصباح همزمان در درس فقه(طهارت، مکاسب، خیارات) مرحوم آیت ا... بهجت حضور داشت که برهه زمانی 15 ساله را شامل شد. آشنایی با آیت ا... بهجت ابتدا با رفت و آمد به منزل ایشان برای بهرهگیری اخلاقی و عرفانی بود که بعد از آگاهی از قدرت علمی مرحوم آیت ا... بهجت(ره)، کلاس درس نیز به این مراودات اضافه شد.
مرحوم آیت ا... بهجت که به ظاهر جز به عبادت و مسایل علمی نمیپردازد، مشوق آیت ا... مصباح برای ورود به عرصه سیاست میشود. آیت ا... مصباح خود میفرماید: «شاید کسانی که دورا دور ایشان را فقط در حال عبادت و نماز یا درس دیده باشند، فکر میکنند که ایشان به مسایل سیاسی و اجتماعی چندان توجهی ندارند. بنده باید عرض کنم که بزرگترین مشوق خود بنده در پرداختن به مسایل سیاسی و اجتماعی خود ایشان بودهاند... حتی گاهی پیغامهای خاصی برای حضرت امام در ارتباط با همین مسایل سیاسی میدادند که در یک موردش بنده با یکی دیگر از دوستان واسطه در رساندن این پیام خاص به حضرت امام بودیم»(18)
حضور سیاسی حضرت استاد به قدری در نهضت موثر بود که علاوه بر پروندههای مختلف در ساواک، و تعقیب و گریز و گاه دستگیری، حضرت آیت ا... بهجت را بر آن میدارد تا سفارش «جان» او را به شاگردانش بکند و بگوید: «مواظب ایشان باشید».(19) مشابه جملهای که مقام معظم رهبری در دیدار با ایشان فرمودند: «به علت مسافرتهای متعددی که انجام میدهید، نگران – جان – شما هستم».(20)
این رابطه استاد و شاگردی میان مرحوم آیت ا... بهجت و استاد مصباح به جایی میرسد که قبل از پیروزی انقلاب عدهای از بازاریان قم خدمت آیت ا... بهجت میرسند و درخواست درس اخلاق میکنند تا خودشان یا روحانی مورد تایید خودشان درس اخلاق برقرار کنند. آیت ا... بهجت فرموده بودند که آقای مصباح یزدی مورد تایید من است. بروید از ایشان بخواهید و من هم از ایشان میخواهم که درس اخلاق را بیان کنند».(21)
اعتماد و اعتقاد فی ما بین استاد و شاگرد، به اندازهای است که در ایام فعالیتهای سیاسی و متواری بودن استاد از دست ساواک، شخص حضرت آیت ا... بهجت به همراه همسر و فرزندانش، برای خانواده استاد آذوقه میبرند.(22)
دیگر اساتید اخلاق و عرفان
آیت ا... مصباح، در کنار اساتید رسمی حوزه، از محضر آیت ا... انصاری همدانی(ره) نیز بهرهها برد که آشنایی با ایشان در مشهد و در ضمن یک سوال اتفاق افتاد. استاد مصباح از مرحوم انصاری همدانی(ره) برای سیر و سلوک راهی میخواستند. مرحوم همدانی(ره) کتاب لقاء ا... را توصیه میکنند. استاد مصباح میگویند در این کتاب چیزهایی است. مثلا ذکر یونسیه پیشنهاد شده در حالی که از اهل بیت(ع) نرسیده است. مرحوم همدانی(ره) فرمود بودند: رسیده و چنین استدلال فرمود: قرآن میفرماید: "فنادی فی الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المومنین"(23)... خیال میکنید ذکر نخوانده مومنین را نجات میدهند یا خوانده؟ حضرت یونس این ذکر را خواند که نجاتش دادند... آیا از این دلیل بهتر میخواهید؟ و این ماجرا زمینه ارتباط بیشتر آیت ا... مصباح را با مرحوم آیت ا... انصاری همدانی(ره) فراهم میکند.(24)
همچنین مراودت و پی گیری جلسات درس اخلاق مرحوم آیت ا... بهاء الدینی(ره) از برکات عمر آیت ا... مصباح است. کسانی که با روحیات مرحوم بهاء الدینی آشنایی داشته باشند میدانند که ایشان با کسی تعارف نمیکرد و حتی در مواردی که طرف التماس دعا داشت، جمله «با دعا کسی آدم نمیشود»(25) تحویل میداد. اما وقتی حضرت استاد در سالهای 56–57 در جلسه اخلاق شرکت میکند و همان دم در مینشیند، مرحوم بهاء الدینی(ره) بلند شده و ایشان را در کنار خود مینشانند و نکتهای را میگویند که درباره احدی به کار نبرده بودند: «من در تو سیمای قرآن را میبینم».(26)
همانطور که در ابتدا اشاره شد، بهرههای روحی و اخلاقی معنوی علامه ضد انگلیسی از مربیان اخلاق و تربیت، بیش از بهرههای علمی و عقیدتی است و نیازمند مقال و مجال دیگری است. همین اندازه که وقتی یکی از اساتید موسسه از حضرت آیت ا... پرسید: شما با این همه سابقه شاگردی در محضر علامه، چطور یک عکس با علامه ندارید؟ ایشان بعد از اندکی تامل فرموده بود: «رعایت احترام استاد اقتضا میکرد که من هیچگاه در کنار ایشان نمینشستم و هیچگاه در پهلوی ایشان نمیایستادم».(27)
پی نوشت ها
1. گفتمان مصباح، ص147 و 148 – زندگینامه حضرت آیت ا... محمد تقی مصباح یزدی، ص224.
2. بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان بسیجی – 25/9/77.
3. حقیقت شرق، ص58 – زندگینامه حضرت آیت ا... محمد تقی مصباح یزدی، ص283.
4. زندگینامه حضرت آیت ا... محمد تقی مصباح یزدی، ص283.
5همان، ص200.
6. همان، ص202.
7. حقیقت شرق، ص62.
8. اندیششه ماندگار، ص36.
9. حقیقت شرق، ص156.
10. صفحه شخصی حجت الاسلام دکتر رهنمایی به نشانی:http://tarbiyati. iki. ac. ir/content.
11. نقل از: حجت الاسلام رحیمیان در گفتگو با روزنامه ایران19/3/1378.
12. صفحه شخصی حجت الاسلام دکتر رهنمایی.
13. گفتمان مصباح، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص44.
14. اندیشه ماندگار، ص40 و 58.
15. گفتمان مصباح، ص45 – اندیشه ماندگار، ص30.
16. گفتمان مصباح، ص46 – زندگینامه حضرت آیت ا... محمد تقی مصباح یزدی، ص283.
17. همان، ص47 و 48.
18. همان، ص53.
19. همان، ص147.
20. حقیقت شرق، ص56.
21. گفتمان مصباح، ص54 – زندگینامه آیت ا... محمد تقی مصباح یزدی، ص31.
22. حقیقت شرق، ص70.
23. انبیاء، 88.
24. – گفتمان مصباح، ص50.
25. ماهنامه خیمه، ش 1.
26. زندگینامه حضرت آیت ا... محمد تقی مصباح یزدی، ص66.
27. اندیشه ماندگار، ص39.
- ۹۴/۱۲/۲۴