:تحولات اجتماعی در جهان ؛ خانواده را با چالش ها و نیازهای جدیدی رو به رو کرده تا جایی که خانواده در برخی موارد، در معرض تهدید ی جدی است. هر چه جامعه از سنت ها فاصله می گیرد، طلاق ها بیشتر می شود. مدرنیته ناخواسته تهاجمی، روند طلاق را شتاب بخشیده است و در این میان، توجه به پدیده طلاق و فرهنگ سازی در مقوله ازدواج بیش از پیش ضروری به نظر می رسد.
از میزان طلاق های عاطفی آمارهایی دقیقی در دسترس نیست، ولی مطالعات نشان می دهد، میزان طلاق عاطفی دو برابر میزان طلاق قطعی است و برآوردها نشان می دهد که ۵۰ درصد زوج ها در ایران دچار طلاق عاطفی هستند؛ یعنی زیر یک سقف زندگی و به خاطر مشکلات مالی، فرزندان و… زوج خود را تحمل می کنند، ولی اختلاف نظرها و تیرگی روابط مشهود است.
محققین علوم اجتماعی علت این پدیده را این گونه بیان می کند: چون زن ابزاری برای طلاق ندارد، از مهریه خود بهره می برد تا همسرش را بترساند، ولی سرانجام تصمیم نهایی را شوهر می گیرد؛ بنابراین، طلاق عاطفی دو برابر طلاق رسمی است که خاموش و پنهان روی می دهد و تاکنون کاری درباره طلاق های عاطفی انجام نشده؛ البته در کشورهای دیگر نیز کار ویژه ای در این زمینه انجام نگرفته و بیشتر روی کاهش فشارهای عاطفی پس از طلاق کار کرده اند.
دانشمندان علوم اجتماعی با بیان اینکه طلاق عاطفی در پی پاسخ ندادن مرد به انتظارات، انتظارات و نیازهای زن اتفاق می افتد، ایشان معتقدند : در این موارد، افراد نسبت به هم بی توجه می شوند و از ابراز عواطف به هم پرهیز می کنند. در واقع کاهش چشمگیر تعاملات مثبت و رضایت از رابطه عاطفی بین طرفین زمینه طلاق عاطفی را فراهم می کند.
بنا بر این گزارش، برخی بر این باورند که طلاق از یک سو بحران و از سوی دیگر راهکار است، چرا که در طلاق های عاطفی، بی وفایی عاطفی اتفاق می افتد که پیامدهای سخت تری نسبت به طلاق دارد.
به این ترتیب، تحولات اجتماعی در جهان ؛ خانواده را با چالش ها و نیازهای جدیدی رو به رو کرده تا جایی که خانواده در برخی موارد، در معرض تهدید ی جدی است. هر چه جامعه از سنت ها فاصله می گیرد، طلاق ها بیشتر می شود. مدرنیته ناخواسته تهاجمی، روند طلاق را شتاب بخشیده است و در این میان، توجه به پدیده طلاق و فرهنگ سازی در مقوله ازدواج بیش از پیش ضروری به نظر می رسد.
تصویب قوانین جامع و اصلاح گر متناسب با وضعیت فرهنگی، اجتماعی کنونی ازدواج و خانواده در کشور، آموزش مهارتهای زندگی در مراحل گوناگون از راه نهادهای فرهنگی و آموزشی، فرهنگ سازی عمومی درباره شناخت خانواده سالم از طریق رسانهها از مهمترین عوامل کاهش طلاق به شمار می آیند.
تأمین اشتغال سرپرست خانواده و مبارزه جدی با بیکاری، پیشگیری از مهاجرتهای بیرویه، مبارزه با قاچاق مواد مخدر و پیشگیری از اعتیاد جوانان نیز از دیگر مسائل کارساز در کاهش طلاق است. آمارهای ده ساله اخیر نشان میدهد بیشترین سهم طلاق مربوط به زوجهایی است که حدا قل ۵ سال از زندگی مشترک آنها گذشته که عوامل مهمی از قبیل اعتیاد ؛دخالت اطرافیان ؛بیکاری و فشارهای اقتصادی از عوامل مهمی است که آموزش مهارتهای زندگی را بیش از پیش موثر وکار ساز جلوه میدهد
.سید علی صادق نساج.
مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول
- ۱ نظر
- ۲۸ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۱۹