- ۰ نظر
- ۱۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۰:۰۳
حضرت علی اکبر (ع) فرزند ابی عبدالله الحسین(ع) بنا به روایتی در یازدهم شعبان،(1)سال43 قمری در مدینه منوره دیده به جهان گشود.
پدر گرامی اش امام حسین بن علی بن ابی طالب (ع) و مادر محترمه اش لیلی بنت ابی مرّه بن عروه بن مسعود ثقفی است.(2)
او از طایفه خوش نام و شریف بنی هاشم بود . و به بزرگانی چون پیامبر اسلام(ص)، حضرت فاطمه زهرا(س)، امیر مؤمنان علی بن ابی طالب(ع) و امام حسین (ع) نسبت دارد .
ابوالفرج اصفهانی از مغیره روایت کرد: روزی معاویه بن ابی سفیان به اطرافیان و هم نشینان خود گفت: به نظر شما سزاوارترین و شایسته ترین فرد امت به امر خلافت کیست؟ اطرافیان گفتند: جز تو کسی را سزاوارتر به امر خلافت نمی شناسیم! معاویه گفت: این چنین نیست.
بلکه سزاوارترین فرد برای خلافت، علی بن الحسین(ع)است که جدّش رسول خدا(ص) می باشد و در وی شجاعت و دلیری بنی هاشم، سخاوت بنی امیه و فخر و فخامت ثفیف تبلور یافته است. (3)
نقل است روزی علی اکبر(ع) به نزد والی مدینه رفته و از طرف پدر بزرگوارشان پیغامی را خطاب به او میبرد، در آخر والی مدینه از علی اکبرسئوال کرد نام تو چیست؟ فرمود: علی سئوال نمود نام برادرت؟ فرمود: علی آن شخص عصبانی شد، و چند بار گفت: علی، علی، علی، « ما یُریدُ اَبُوک؟ » پدرت چه می خواهد، همه اش نام فرزندان را علی می گذارد، این پیغام را علی اکبر(ع) نزد اباعبدالله الحسین (ع) برد، ایشان فرمود : والله اگر پروردگار دهها فرزند پسر به من عنایت کند نام همه ی آنها را علی می گذارم و اگر دهها فرزند دختر به من عطا، نماید نام همه ی آنها را نیز فاطمه می گذارم.
درباره شخصیت علی اکبر(ع) گفته شد، که وی جوانی خوش چهره، زیبا، خوش زبان و دلیر بود و از جهت سیرت و خلق و خوی و صباحت رخسار، شبیه ترین مردم به پیامبر اکرم(ص) بود و شجاعت و رزمندگی را از جدش علی ابن ابی طالب (ع) به ارث برده و جامع کمالات، محامد و محاسن بود. (4)
در روایتی به نقل از شیخ جعفر شوشتری در کتاب خصائص الحسینیه آمده است: اباعبدالله الحسین هنگامی که علی اکبر را به میدان می فرستاد، به لشگر خطاب کرد و فرمود:
« یا قوم، هولاءِ قد برز علیهم غلام، اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله....... ای قوم، شما شاهد باشید، پسری را به میدان می فرستم، که شبیه ترین مردم از نظر خلق و خوی و منطق به رسول الله (ص) است بدانید هر زمان ما دلمان برای رسول الله(ص) تنگ می شد نگاه به وجه این پسر می کردیم.
بنا به نقل ابوالفرج اصفهانی، آن حضرت درعصر خلافت عثمان بن عفان (سومین خلیفه راشدین) دیده به جهان گشود.(5)
این قول مبتنی بر این است که وی به هنگام شهادت بیست و پنج ساله بود. در برخی روایات هم سن ایشان را 28 ساله ذکر کرده اند، وی در مکتب جدش امام علی بن ابی طالب (ع) و در دامن مهرانگیز پدرش امام حسین(ع) در مدینه و کوفه تربیت و رشد و کمال یافت.
امام حسین (ع) در تربیت وی و آموزش قرآن ومعارف اسلامی و اطلاعات سیاسی و اجتماعی به آن جناب تلاش بلیغی به عمل آورد و از وی یک انسان کامل و نمونه ساخت و شگفتی همگان، از جمله دشمنانشان را بر انگیخت.
به هر روی علی اکبر(ع) در ماجرای عاشورا حضور فعال داشت و در تمام حالات در کنار پدرش امام حسین(ع)بود و با دشمنانش به سختی مبارزه می کرد. شیخ جعفر شوشتری در خصائص نقل می کند: هنگامی که اباعبد الله الحسین علیه السلام در کاروان خود حرکت به سمت کربلا می کرد، حالتی به حضرت(ع) دست داد بنام نومیه و در آن حالت مکاشفه ای برای حضرت(ع) رخ داد، از آن حالت که خارج شد استرجاع کرد: و فرمود: «انا لله و انا الیه راجعون » علی اکبر(ع) در کنار پدر بود، و می دانست امام بیهوده کلامی را به زبان نمی راند، سئوال نمود، پدرجان چرا استرجاع فرمودی؟: حضرت بلادرنگ فرمود: الان دیدم این کاروان می رود به سمت قتلگاه و مرگ درانتظار ماست، علی اکبر(ع) سئوال نمود: پدر جان مگر ما بر حق نیستیم؟ حضرت فرمود: آری ما بر حق هستیم. علی اکبر (ع) عرضه داشت: پس از مرگ باکی نداریم،
گفتنی است، با این که حضرت علی اکبر(ع) به سه طایفه معروف عرب پیوند و خویشاوندی داشته است، با این حال در روز عاشورا و به هنگام نبرد با سپاهیان یزید، هیچ اشاره ای به انتسابش به بنی امیه و ثفیف نکرد، بلکه هاشمی بدون و انتساب به اهل بیت(ع) را افتخار خویش دانست و در رجزی چنین سرود:
أنا عَلی بن الحسین بن عَلی نحن بیت الله آولی یا لنبیّ
أضربکَم با لسّیف حتّی یَنثنی ضَربَ غُلامٍ هاشمیّ عَلَویّ
وَ لا یَزالُ الْیَومَ اَحْمی عَن أبی تَاللهِ لا یَحکُمُ فینا ابنُ الدّعی
وی نخستین شهید بنی هاشم در روز عاشورا بود و در زیارت شهدای معروفه نیز آمده است:السَّلامُ علیکَ یا اوّل قتیل مِن نَسل خَیْر سلیل. (7)
علی اکبر(ع) درنبرد روز عاشورا دویست تن از سپاه عمر سعد را در دو مرحله به هلاکت رسانید و سرانجاممرّه بن منقذ عبدی بر فرق مبارکش ضربتی زد و او را به شدت زخمی نمود. آن گاه سایر دشمنان، جرأت و جسارت پیدا کرده و به آن حضرت هجوم آوردند و وی را آماج تیغ شمشیر و نوک نیزه ها نمودند و مظلومانه به شهادتش رسانیدند.
امام حسین(ع) در شهادتش بسیار اندوهناک و متأثر گردید و در فراقش فراوان گریست و هنگامی که سر خونین اش را در بغل گرفت، فرمود:
ولدی علی عَلَی الدّنیا بعدک العفا.(8)(فرزندم علی ،دیگر بعد از تو اف بر این دنیا)
در مورد سنّ شریف وی به هنگام شهادت، اختلاف است. برخی می گویند هجده ساله، برخی می گویند نوزده ساله و عده ای هم می گویند بیست و پنج ساله بود.(9)
اما از این که وی از امام زین العابدین(ع)، فرزند دیگر امام حسین(ع) بزرگتر یا کوچک تر بود، اتفاقی میان مورخان و سیره نگاران نیست. روایتی از امام زین العابدین(ع) نقل شده که دلالت دارد بر این که وی از جهت سن کوچک تر از علی اکبر(ع) بود. آن حضرت فرمود: کان لی اخ یقال له علیّ اکبر منّی قتله الناس ...(10)
مقبره حضرت علی اکبر علیه السلام در کربلای معلی پایین پای اباعبدالله الحسین علیه السلام است و در سلام زیارت عاشورا منظور از وعلی علی ابن الحسین ، آقا علی اکبر علیه السلام می باشد.
شعبان ماه بسیار شریفی است و منسوب به حضرت سید انبیاء حضرت محمد صلی الله علیه و آله است، آن حضرت این ماه را روزه میگرفت و به ماه رمضان وصل میکرد و میفرمود: شعبان، ماه من است هر که یک روز از ماه مرا روزه بگیرد بهشت برای او واجب میشود.
از حضرت صادق(ع) روایت شده است که چون ماه شعبان فرا میرسید امام زین العابدین(ع) اصحاب خود را جمع مینمود و میفرمود ای اصحاب من میدانید این چه ماهی است؟ این ماه شعبان است و حضرت رسول(ص) میفرمود: شعبان ماه من است پس در این ماه برای جلب محبت پیغمبر خود و برای تقرّب به سوی پروردگار خود روزه بدارید. به حقّ آن خدایی که جان علیّ بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد میکنم که از پدرم حسین بن علی(ع) شنیدم که فرمود شنیدم از امیرالمؤمنین(ع) که هر که روزه بگیرد در ماه شعبان برای جلب محبّت پیغمبر خدا و تقرّب به سوی خدا؛ خداوند او را دوست میدارد و در روز قیامت کرامت خود را نصیب او میگرداند و بهشت را برای او واجب میکند.
شیخ از صفوان جمال روایت کرده که گفت: حضرت صادق(ع) به من فرمود کسانی را که در اطراف تو هستند را بر روزه گرفتن در ماه شعبان ترغیب کن. گفتم فدایت شوم مگر در فضیلت آن چیزی هست؟ فرمود بله همانا که رسول خدا(ص) هر گاه هلال ماه شعبان را میدید به مُنادیی امر میفرمود که در مدینه ندا میکرد: ای اهل مدینه من رسولم از جانب رسول خدا(ص) به سوی شما. ایشان میفرماید آگاه باشید همانا شعبان ماه من است پس خدا رحمت کند کسی را که یاری کند مرا بر ماه من یعنی روزه در آن ماه روزه بگیرد.
سپس از حضرت صادق علیه السلام و ایشان از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل کرد که میفرمود: از زمانی که شنیدم منادی رسول خدا صلی الله علیه و آله ندا کرد در ماه شعبان، ترک نشد از من روزه شعبان و ترک نخواهد شد از من تا مدتی که حیات دارم ان شاء الله تعالی.
سپس میفرمود که روزه دو ماه شعبان و رمضان توبه و مغفرت از خدا است.
اعمال این ماه شریف بر دو قِسم است: اعمال مشترک و اعمال مخصوص
اعمال مشترک ماه شعبان
- هر روز هفتاد مرتبه بگویید: أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ
- هر روز هفتاد مرتبه بگویید: أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ الْحَیُّ الْقَیُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ
بهترین ذکر در ماه شعبان
درروایات آمده است که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است و هر که در هر روز از این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند مثل آن است که هفتاد هزار مرتبه در ماههای دیگر استغفار کرده است.
- صدقه دادن
صدقه دادن در این ماه مورد تأکید منابع دینی است هرکه در این ماه صدقه دهد اگرچه به نصف دانه خرمایی باشد حق تعالی بدن او را بر آتش جهنم حرام کند. از حضرت صادق(ع) منقول است که: از آن جناب از فضیلت روزه رجب سؤال کردند، حضرت فرمود:چرا از روزه شعبان غافلید؟ راوی عرض کرد: یابن رسول الله کسی که یک روز از شعبان را روزه بدارد چه ثوابی دارد؟ حضرت فرمود: به خدا قسم بهشت ثواب او است، عرض کرد یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست؟ حضرت فرمود: تصدق و استغفار، هر که تصدق کند در ماه شعبان حق تعالی آن صدقه را تربیت کند همچنان که یکی از شما بچه شترش را تربیت میکند تا آنکه در روز قیامت به صاحبش میرسد در حالتی که به قدر کوه احد شده باشد.
- در تمام این ماه هزار بار بگویید:
لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَا نَعْبُدُ إِلَّا إِیَّاهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ، که ثواب بسیار دارد و عبادت هزار سال در نامه عملش بنویسند.
- در هر پنجشنبه این ماه دو رکعت نماز اقامه شود؛ که در هر رکعت بعد از حمد، صد مرتبه سوره توحید و بعد از سلام صد بار صلوات فرستاده شود تا حق تعالی هر حاجتی که دارد را برآورد. چه در امور دنیوی و یا در امور معنوی. و نیز روزه این ماه فضیلت بسیار دارد و روایت شده که در هر روز پنجشنبه ماه شعبان آسمانها را زینت میکنند. پس ملائکه عرض میکنند خداوندا بیامرز روزهداران این روز را و دعای ایشان را مستجاب گردان و در روایت نبوی آمده است که هر که روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه بگیرد حقّتعالی بیست حاجت از حوائج دنیا و بیست حاجت از حاجتهای آخرت او را برآورد.
- در این ماه صلوات بسیار فرستاده شود.
- در هر روز از شعبان در وقت زوال و در شب نیمه آن صلوات هر روز شعبان که از امام سجاد(ع) روایت شده، خوانده شود که به شرح ذیل است:
اَللّهُمََّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِکَةِ وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ اَهْلِ بَیْتِ الْوَحْیِ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْکِ الْجارِیَةِ فِی اللُّجَجِ الْغامِرَةِ یَامَنُ مَنْ رَکِبَها وَ یَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللاّزِمُ لَهُمْ لاحِقٌ.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْکَهْفِ الْحَصینِ وَ غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ وَ مَلْجَاءِ الْهارِبینَ وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلوةً کَثیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضاً وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اَداَّءً وَ قَضاَّءً بِحَوْلٍ مِنْکَ وَ قُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمینَ.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الاْبْرارِ الاْخْیارِ الَّذینَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَ وِلایَتَهُمْ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبی بِطاعَتِکَ وَلا تُخْزِنی بِمَعْصِیَتِکَ وَارْزُقْنی مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ بِما وَسَّعْتَ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ وَ نَشَرْتَ عَلَیَّ مِنْ عَدْلِکَ وَ اَحْیَیْتَنی تَحْتَ ظِلِّکَ وَ هذا شَهْرُ نَبِیِّکَ سَیِّدِ رُسُلِکَ شَعْبانُ الَّذی حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ الَّذی کانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّمَ یَدْاَبُ فی صِیامِهِ وَ قِیامِهِ فی لَیالیهِ وَ اَیّامِهِ بُخُوعاً لَکَ فی اِکْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلی مَحَلِّ حِمامِهِ.
اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَی الاِْسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ وَ نَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لی شَفیعاً مُشَفَّعاً وَ طَریقاً اِلَیْکَ مَهیَعاً وَاجْعَلْنی لَهُ مُتَّبِعاً حَتّی اَلْقاکَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّی راضِیاً وَ عَنْ ذُنُوبی غاضِیاً قَدْ اَوْجَبْتَ لی مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ وَ اَنْزَلْتَنی دارَ الْقَرارِ وَ مَحَلَّ الاْخْیارِ.
- در این ماه مناجات شعبانیه خوانده شود. این مناجات از ابن خالویه نقل شده و گفته این مناجات حضرت امیرالمؤمنین و امامان است که این گونه آغاز میشود:
«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاسْمَعْ دُعائی اِذا دَعَوْتُکَ وَاْسمَعْ نِدائی اِذا نادَیْتُکَ».
اعمال مخصوص ماه شعبان
شب اوّل؛ دوازده رکعت که در هر رکعت حمد یک مرتبه و یازده مرتبه توحید خوانده شود.
روز اوّل:
۱- روزه این روز فضیلت بسیار دارد و از حضرت صادق(ع) روایت شده که هر که روز اوّل شعبان را روزه بگیرد برای او بهشت واجب میشود.
۲- سید بن طاوس از حضرت رسول(ص) برای کسی که سه روز اوّل این ماه را روزه بگیرد ثواب بسیاری نقل کرده است.
۳- در شبهای سه روز اول دو رکعت نماز وارد شده که در هر رکعت حمد یک مرتبه و توحید یازده مرتبه خوانده شود.
روز سوّم
روز سوم، روز مبارکی است که امام حسین علیهالسلام در این روز متولد شده است. از قاسم بن عَلاء همدانی وکیل امام حسن عسکری(ع) نامهای رسیده که مولای ما امام حسین(ع) در روز پنجشنبه سوم شعبان متولد شد، پس این روز، روزه گرفته شود و دعای ذیل در آن روز خوانده شود:
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فی هذَا الْیَوْمِ الْمَوْعُودِ بِشَهادَتِهِ قَبْلَ اْستِهْلالِهِ وَ وِلادَتِهِ بَکَتْهُ السَّماَّء ُوَ مَنْ فیها وَالاْرْضُ وَ مَنْ عَلَیْها وَ لَمّا یَُطَاْ لابَتَیْها قَتیلِ الْعَبْرَةِ وَ سَیِّدِ الاُْسْرَةِ الْمَمْدُودِ بِالنُّصْرَةِ یَوْمَ الْکَرَّةِ الْمُعَوَّضِ مِنْ قَتْلِهِ اَنَّ الاْئِمَّةَ مِنْ نَسْلِهِ وَالشِّفاَّءَ فی تُرْبَتِهِ والْفَوْزَ مَعَهُ فی اَوْبَتِهِ والاْوصِیاَّءَ مِنْ عِتْرَتِهِ بَعْدَ قاَّئِمِهِمْ وَ غَیْبَتِهِ حَتّی یُدْرِکُوا الاْوْتارَ وَ یَثْاَروُا الثّارَ وَ یُرْضُوا الْجَبّارَ وَ یَکُونُوا خَیْرَ اَنْصارٍ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِمْ مَعَ اْختِلافِ اللَّیلِ وَالنَّهارِ. اَللّهُمَّ فَبِحَقِّهِمْ اِلَیْکَ اَتَوَسَّلُ وَ اَسْئَلُ سُؤالَ مُقْتَرِفٍ مُعْتَرِفٍ مُسیَّئٍ اِلی نَفْسِهِ مِمَّا فَرَّطَ فی یَوْمِهِ وَ اَمْسِهِ یَسْئَلُکَ الْعِصْمَةَ اِلی مَحَلِّ رَمْسِهِ.
اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ وَاحْشُرْنا فی زُمْرَتِهِ وَ بَوِّئْنا مَعَهُ دارَ الْکَرامَةِ وَ مَحَلَّ الاِقامَةِ. اَللّهُمَّ وَ کَما اَکْرَمْتَنا بِمَعْرِفَتِهِ فَاَکْرِمْنا بِزُلْفَتِهِ وَارْزُقْنا مُرافَقَتَهُ وَ سابِقَتَهُ وَاجْعَلْنا مِمَّنْ یُسَلِّمُ لاِمْرِهِ وَ یُکْثِرُ الصَّلوةَ عَلَیْهِ عِنْدَ ذِکْرِهِ وَ عَلی جَمیعِ اَوْصِیاَّئِهِ وَ اَهْلِ اَصْفِیاَّئِهِ الْمَمْدُودین مِنْکَ بِالْعَدَدِ الاِْثْنَیْ عَشَرَ النُّجُومِ الزُّهَرِ وَالْحُجَجِ عَلی جَمیعِ الْبَشَرِ. اَللّهُمَّ وَهَبْ لَنا فی هذَا الْیَوْمِ خَیْرَ مَوْهِبَةٍ وَ اَنْجِحْ لَنا فیهِ کُلَّ طَلِبَةٍ کَما وَ هَبْتَ الْحُسَیْنَ لِمُحَمَّدٍ جَدِّهِ وَ عاذَ فُطْرُسُ بِمَهْدِهِ فَنَحْنُ عائِذُونَ بِقَبْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ نَشْهَدُ تُرْبَتَهُ وَننْتَظِرُ اَوْبَتَهُ آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.
از امام صادق علیهالسلام برای این روز دعایی روایت شده که امام حسین(ع) در روز عاشورا خواندهاند:
اَللّهُمَّ اَنْتَ مُتَعالِی الْمَکانِ عَظیمُ الْجَبَرُوتِ شَدیدُ الِمحالِ غَنِی َُّعنِ الْخَلایِقِ عَریضُ الْکِبْرِیاَّءِ قادِرٌ عَلی ما تَشاَّءُ قَریبُ الرَّحْمَةِ صادِقُ الْوَعْدِ سابِغُ النِّعْمَةِ حَسَنُ الْبَلاَّءِ قَریبٌ إذا دُعیتَ مُحیطٌ بِما خَلَقْتَ قابِلُ التَّوبَةِ لِمَنْ تابَ اِلَیْکَ قادِرٌ عَلی ما اَرَدْتَ وَ مُدْرِکٌ ما طَلَبْتَ وَ شَکُورٌ اِذا شُکِرْتَ وَ ذَکُورٌ اِذا ذُکِرْتَ اَدْعُوکَ مُحْتاجاً وَ اَرْغَبُ اِلَیْکَ فَقیراً وَ اَفْزَعُ اِلَیْکَ خاَّئِفاً وَ اَبْکی اِلَیْکَ مَکْرُوباً وَ اَسْتَعینُ بِکَ ضَعیفاً وَ اَتوَکَّلُ عَلَیْکَ کافِیاً اُحْکُمْ بَیْنَنا وَ بَیْنَ قَوْمِنا (بِالْحَقِّ) فَاِنَّهُمْ غَرُّونا وَ خَدَعُونا وَ خَذَلُونا وَ غَدَرُوابِنا وَ قَتَلُونا و نَحْنُعِتْرَةُ نَبِیِّکَ وَ وَُلَْدُ حَبیبِکَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللهِ الَّذِی اصطَفَیْتَهُ بِالرِّسالَةِ وَائْتَمَنْتَهُ عَلی وَحْیِکَ فَاجْعَلْ لَنا مِنْ اَمْرِنا فَرَجاً وَ مَخْرَجاً بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
علاقهمندان برای اطلاع از سایر ادعیه و اعمال ماه شعبان میتوانند به کتاب «مفاتیحالجنان» تألیف شیخ عباس قمی(ره) مراجعه کنند.
سیره عبادی
بر اساس منابع شیعه و سنی، امام کاظم(علیه السلام) بسیار اهل عبادت بود؛ به همین دلیل، برای او از لقب عبد صالح استفاده میشود. بر پایه برخی گزارشها امام کاظم(علیه السلام) آن قدر عبادت میکرد که زندانبانان او نیز تحت تأثیر قرار میگرفتند. شیخ مفید، موسی بن جعفر(علیه السلام) را عابدترین مردم زمان خود دانسته و گزارش کرده است که آن حضرت چنان از ترس خدا گریه میکرد که محاسنش از اشک خیس میشد. او دعای «عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ» را تکرار میکرد و دعای «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الرَّاحَهَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسَابِ» را در سجده میخواند. حتی هنگامی که به دستور هارون به زندان منتقل شد، خدا را سپاس میگفت که فرصتی برای عبادت یافته است: «خدایا همواره از تو فراغتی برای عبادتت طلب میکردم و تو آن را برایم فراهم کردی؛ پس تو را سپاس میگویم».
سیره اخلاقی
در منابع شیعه و سنی، گزارشهای مختلفی درباره بردباری و سخاوت امام کاظم (علیه السلام) وجود دارد. شیخ مفید او را بخشندهترین مردم زمان خودش دانسته که شبها برای فقیران مدینه آذوقه میبرد. ابن عنبه درباره سخاوت موسی بن جعفر(علیه السلام) گفته است: او شبها از خانه بیرون میرفت و کیسههایی از درهم همراه داشت و به هر کس میرسید یا به کسانی که به احسان او چشم داشتند، میبخشید تا بدانجا که کیسههای پول او ضربالمثل شده بود. همچنین گفته شده موسی بن جعفر(علیه السلام) به کسانی که به او آزار میرساندند نیز بخشش میکرد و وقتی به او خبر میدادند فردی در صدد اذیت او بوده، برایش هدیه میفرستاد. همچنین شیخ مفید، امام کاظم(علیه السلام) را کوشاترین فرد در صله رحم با خانواده و دیگر بستگان دانسته است.
دلیل ملقب شدن امام هفتم شیعیان به کاظم(علیه السلام)، این بود که خشم خود را کنترل میکرد. گزارشهای مختلفی در منابع آمده که امام کاظم(علیه السلام) خشم خود را در برابر دشمنان و کسانی که به او بدی میکردند، فرو میبرد. از جمله گفته شده مردی از نوادگان عمر بن خطاب در حضور امام کاظم(علیه السلام)، به امام علی(علیه السلام)توهین کرد. همراهان امام خواستند به او حمله کنند، اما امام مانع شد و سپس به مزرعهٔ آن مرد رفت. مرد با دیدن امام کاظم(علیه السلام) شروع به داد و بیداد کرد که محصولش را لگدمال نکند. امام به او نزدیک شد و با خوشرویی پرسید چقدر خرج کاشت مزرعه کردهای؟ مرد گفت: ۱۰۰ دینار! سپس پرسید: چه اندازه از آن برداشت خواهی کرد؟ مرد پاسخ داد غیب نمیدانم. امام کاظم(علیه السلام) پرسید: امید داری چه اندازه از آن برداشت کنی؟ مرد پاسخ داد: ۲۰۰ دینار! امام ۳۰۰ دینار به او داد و گفت: این ۳۰۰ دینار برای توست و محصولت هم برایت باقی است. سپس به سوی مسجد رفت. آن مرد زودتر خود را به مسجد رساند و با دیدن امام کاظم(علیه السلام) برخاست و این آیه را بلند خواند: اللَّه أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ؛ خدا بهتر میداند رسالتش را کجا قرار دهد. همچنین در منابع تاریخی آمده است بشر حافی نیز که بعدها از مشایخ صوفیه گردید، تحت تأثیر سخنان و اخلاق او توبه کرد.
سیره سیاسی
برخی منابع گفتهاند امام کاظم(علیه السلام) به شیوههای مختلفی از جمله مناظره و عدم همکاری، بر عدم مشروعیت خلفای عباسی تأکید میکرد و میکوشید اعتماد مردم را نسبت به آنان سست کند. موارد زیر را میتوان از نمونههای تلاش او برای بیاعتبار کردن عباسیان برشمرد:
او در مواردی که خلفای عباسی با انتساب خود به پیامبر(صلی الله علیه و آله) در صدد مشروعیتبخشی به حکومت خود بودند، نسب خود را مطرح میکرد و نشان میداد که او از عباسیان به پیامبر(صلی الله علیه و آله) نزدیکتر است. از جمله در گفتوگویی که میان او و هارون عباسی رخ داد، امام کاظم(علیه السلام) با تکیه بر آیاتی از قرآن از جمله آیه مباهله، انتساب خود به پیامبر را از طریق مادرش حضرت زهرا(سلام الله علیها) اثبات کرد.
هنگامیکه خلیفه عباسی رد مظالم میکرد، امام کاظم(علیه السلام) فدک را از او مطالبه کرد. خلیفه از او خواست تا حدود فدک را مشخص کند و امام مرزهایی را تعیین کرد که با قلمرو حکومت عباسیان برابری میکرد.
امام هفتم شیعیان اصحاب خود را به عدم همکاری با عباسیان سفارش میکرد، از جمله صفوان جمال را از کرایه دادن شتران خود به هارون منع کرد اما در عین حال از علی بن یقطین که در حکومت هارون الرشید، عهدهدار وزارت بود، خواست تا در دربار بماند و به شیعیان خدمت کند.
با این وجود، از موسی بن جعفر(علیه السلام)مخالفت علنی در برابر حکومت وقت گزارش نشده است. او اهل تقیه بود و شیعیان را نیز به رعایت آن سفارش میکرد. به عنوان مثال، در نامهای به خیزران مادر هادی عباسی، مرگ او را تسلیت گفت. بر پایه روایتی هنگامی که هارون او را احضار کرد، فرمود: «چون تقیه در برابر حاکم واجب است، پیش هارون میروم». او همچینن هدایای هارون را، برای ازدواج آل ابیطالب و جلوگیری از قطع نسل آنان میپذیرفت. حتی امام کاظم(علیه السلام) در نامهای از علی بن یقطین خواست مدتی به شیوه اهلسنت وضو بگیرد تا خطری او را تهدید نکند.
امام کاظم(علیه السلام) و قیامهای علویان
دوران زندگانی موسی بن جعفر(علیه السلام) با دوران قدرت گرفتن عباسیان، و قیامهای متعدد از سوی علویان علیه آنان همزمان بود. عباسیان با شعار طرفداری و حمایت از اهلبیت(علیهم السلام) به قدرت رسیدند، ولی طولی نکشید به دشمنی سخت برای علویان تبدیل شدند و بسیاری از آنان را کشتند یا به زندان انداختند. سختگیری حاکمان عباسی بر علویان سبب شد، تا شماری از علویان سرشناس دست به قیام بزنند. قیام نفس زکیه، تشکیل حکومت ادریسیان و قیام شهید فخ از آن جمله بود. قیام فخ در سال ۱۶۹ق در دوره امامت موسی بن جعفر و خلافت هادی عباسی به وقوع پیوست. امام(علیه السلام) در این قیامها شرکت نکرد و موضع صریحی از او در تأیید یا رد آنها گزارش نشده است؛ حتی یحیی بن عبدالله پس از قیام درطبرستان، در نامهای از همراهی نکردن ایشان گلایه کرد. در مورد موضع امام در قیام فخ که در مدینه رخ داد، دو دیدگاه وجود دارد:
عدهای معتقدند امام با این قیام موافق بوده است. استناد این گروه به این سخن امام خطاب به شهید فخ است: «پس در کار خویش جدی باش چراکه این مردم ایمان را اظهار میکنند ولی در نهان شرک دارند.». عدهای دیگر گفتهاند این قیامها مورد تایید امام نبوده است. در هر صورت، هنگامی که امام سر شهید فخ را دید آیه استرجاع بر زبان جاری کرد و او را ستود. هادی عباسی دستور قیام فخ را به امام کاظم نسبت میداد و به همین دلیل او را به قتل تهدید کرد.
منابع:
1. کتاب حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص۳۸۹.
2. اصول الکافی، ج۱، ص۳۶۶
3. عیون أخبار الرضا، ج۱، ص۸۴-۸۵
4. مکاتیب الائمه(احمد میانجی)، ج۴، ص۴۸۳-۵۰۱