مرآت دز

اگر انبوه درختان قلم، دریا مرکب، جنّیان حسابگر و انسان ها نویسنده باشند؛ قادر به شمارش فضائل علی(ع) نخواهند بود

مرآت دز

اگر انبوه درختان قلم، دریا مرکب، جنّیان حسابگر و انسان ها نویسنده باشند؛ قادر به شمارش فضائل علی(ع) نخواهند بود

به پرسمان خوش آمدید
لطفا از توهین و تحقیر دیگران و بیان نظر بدون آدرس و نشانی اکیدا خودداری کنید. شرعا راضی نیستم.
هدف از راه اندازی این وبلاگ -به حول و قوه الهی- پاسخ به شبهات و سوالات می باشد.
و لذا قصد ما تنها کپی برداری نبوده، بلکه جامعه هدف ما نسل جوان است.

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۱ بهمن ۹۸، ۰۹:۵۵ - آموزش فروشندگی طلا و جواهر
    فوق العادست
نویسندگان

۱۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

در برخی روایات یکی از نام‌های امام علی(ع) «حیدر» معرفی شده است. یکی از آن روایات، روایتی است که داستان جنگ خیبر را نقل می‌کند. بر اساس این روایت امام علی(ع) هنگام مواجهه با مرحب (پهلوان یهودیان خیبر) خود را به نام «حیدر» معرفی می‌کند.[1] البته ذکر چنین لقبی برای حضرتشان اختصاص به این مورد ندارد؛ در موارد دیگری نیز تصریح به این نام شده است.[2]
 
به نظر می‌رسد «حیدر» یکی از نام‌های تقریباً مشهور امام علی است. شاهد این مدعا این است که بسیاری از فرهنگ نویسان زبان عربی نیز تصریح می‌کنند که «حیدر» یا «حیدره» یکی از نام‌های امام علی(ع) است.[3]
 
معنای حیدر
 
در زبان عربی حیدر به معنای «شیر»(نماد شجاعت و شکست ناپذیری) است. البته با این توضیح که از ویژگی‌های زبان عربی آن است که برای یک چیز به لحاظ ویژگی‌های مختلف نام‌های متعدد قرار می‌دهد. در مورد علت نام‌گذاری شیر به حیدر دو نظریه مطرح کرده‌اند؛ یک این‌که شیر را به جهت داشتن مقام فرمانروایی و سلطنت «حیدر» می‌گویند. دلیل دیگر نامیدن شیر به حیدر؛ این است دارای گردنی کلفت و دست (ساعد و بازوی) قوی است. به همین جهت به جوانی که دارای بدنی پر و محکم و قدرتی سترک باشد جوان حادر می‌گویند.[4]
 
البته بعضی نیز در مورد معنای حیدر می‌گویند حیدر به معنای دور اندیش و کسی است که در ظرافت‌ها و نکته‌های دقیق امور و کارها اندیشه می‌کند.[5]
 
صفت کرار 
 
«کرار» به معنای کسی است که در هنگام جنگ، پی در پی و بسیار حمله کند.[6] این وصف و لقب یکی از القابی است که پیامبر اکرم(ص) به امام علی(ع) داده است. خلاصه داستان به این صورت است که پیامبر اکرم(ص) پس از این‌که چند فرمانده برای گشایش قلعه خیبر تعیین نمودند و همه آنها بدون این‌که موفقیتی به دست آورند عقب نشینی کردند، فرمودند: «فردا مردى همانند خودم را به سوی ایشان [یهود خیبر] مى‌‏فرستم که هم او؛ خدا و رسولش را دوست مى‌‏دارد، و هم خدا و رسولش او را دوست مى‌‏دارند. او حمله‏کننده‌‏اى بى‌‏گریز (کرار غیر فرار) است، و باز نگردد تا آن‌که خدا فتح و پیروزى را به وى ارزانى دارد». پیامبر اسلام پیش از اعزام، نوید فتح و پیروزى داد، پس یاران آن‌حضرت در پى این کلام [براى آن‌که انتخاب شوند] گردن کشیدند، و چون فردا شد، رسول خدا(ص) على را فراخوانده و به سوی یهودیان خیبر فرستاد، پس على(ع) را بدین فضیلت برگزید و او را «حیدر کرّار» «حمله ‏کننده‌‏اى بى‌‏گریز» نامید.[7]    
 
 
 
پی نوشت ها:
[1]. خلاصه جریان این‌گونه است: مرحب یهودى، مردى شجاع و بلند قد بود و هیچ کسى نمى‏‌توانست در برابر او ایستادگى کند. دایه‌‏اى داشت که کتاب‌هاى گذشتگان را بر او مى‌‏خواند و مى‏‌گفت: هر کس مقابل تو قرار گرفت با او جنگ کن مگر کسى که اسمش حیدر است. اگر در مقابل او مقاومت کنى، به هلاکت مى‌‏رسى. در جنگ خیبر، وقتى که مردم از مقابله با دشمن عاجز شدند، به پیامبر(ص) شکایت بردند و از حضرتش تقاضا کردند تا على(ع) را به مصاف دشمن بفرستد. چشم على درد مى‌‏کرد. پیامبر اکرم در چشم ایشان از آب دهان مبارکش انداخت، خوب شد. سپس فرمود: «یا على! شرّ مرحب را از ما دفع کن».
وقتى که على(ع) به طرف او رفت، مرحب نیز با سرعت به طرف آن‌حضرت آمد و هیچ اعتنایى نکرد و گفت: «من کسى هستم که مادرم مرا مرحب نامیده است». على نیز فرمود: «و من کسى هستم که مادرم مرا حیدر نامیده است». وقتى که مرحب، این سخن را شنید به خاطر آورد آنچه را که از دایه‌‏اش شنیده بود؛ لذا فرار کرد. (دایه‏اش گفته بود: با کسى که اسمش حیدر است جنگ نکن و الا کشته خواهى شد). ابلیس به صورت انسانى جلو او را گرفت و گفت: کجا فرار مى‌‏کنى؟ گفت: به من گفته شده که از حیدر بترسم‏. ابلیس گفت: حیدر که تنها این شخص نیست و حیدر نام در دنیا زیاد است، بر گرد شاید او را بکشى و اگر او را بکشى سرور قومت مى‏‌شوى و من نیز پشتیبان تو هستم. مرحب برگشت و در اندک زمانى، على(ع) او را کشت. ر. ک:  مفید، محمد بن محمد، الإرشاد للمفید، ترجمه، ساعدى خراسانى، محمد باقر، ص 113، تهران، اسلامیه، چاپ اول، 1380ش. قطب الدین راوندى، سعید بن هبة الله، محرمى، غلام حسن، جلوه‌‏هاى اعجاز معصومین علیهم السلام (ترجمه الخرائج و الجرائج)، ص 176، قم، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ دوم، 1378ش.
 .[2] ر. ک: ابن شاذان قمى، أبو الفضل شاذان بن جبرئیل، الفضائل، ص 170، قم، رضى، چاپ دوم، 1363ش. 
[3]. «الحَیْدَرَةُ: من أَسْمَاءِ الأسَدِ، و به سُمِّیَ عَلیُّ بنُ أبی طالبٍ- رضی اللَّه عنه- حَیْدَرَةَ». صاحب بن عباد، إسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغة، ج 3، ص 36، بیروت، عالم الکتاب، چاپ اول، 1414ق. ابن منظور نیز در لسان العرب تصریح می‌کند یکی از نام‌های امام علی(ع) حیدر بوده است. ابن منظور، لسان العرب، ج ۳، ص ۲۶۱، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[4]. الحَادُورُ، و الحَیْدَرُ، و الحَیْدَرَةُ: الأَسَدُ. و من مجازِهِ: رماهُ اللّهُ‏ بِالْحَیْدَرَةِ، أی بالهَلَکَةِ و بالدّاهیةِ الشّدیدةِ، کأنّها [الأسد فی شدّتها] الحَیْدَرَةُ: الأَسد؛ قال: و السَّنْدَرَةُ مکیال کبیر؛ و قال ابن الأَعرابی: الحَیْدَرَة فی الأُسْدِ مثل المَلِکِ فی الناس؛ قال أَبو العباس: یعنی لغلظ عنقه و قوّة ساعدیه؛ و منه غلام‏ حادر إِذا کان ممتلئ البدن شدید البطش؛ قال و الیاء و الهاء زائدتان. ر. ک: لسان العرب، ماده «حدر».
[5]. قَالَ جَابِرٌ الْجُعْفِیُ‏ الْحَیْدَرُ هُوَ الْحَازِمُ النَّظَّارُ فِی دَقَائِقِ الْأَشْیَاءِ. ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام(لابن شهرآشوب)، ج ‏3، ص 110، قم، علامه، چاپ: اول، 1379ق.  
[6]. سیاح، احمد، فرهنگ جامع، ماده «کرر».
 [7]. ابن شعبه، حسن بن على، تحف العقول، ترجمه، جعفرى، بهراد، ص 341، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1381ش.
 /www.rajanews.com/
  • .......

پای درس اخلاق آیت‌الله ناصری

.

 

ماه رجب در میان ماه‌ها از بسیاری جهات،باشرافت و نمونه است؛‌ بزرگان فرموده‌اند زمان‌ها با هم مختلفند مانند مکان‌ها که با هم تفاوت دارند. بعضی مکان‌ها بر بعضی مکان‌های دیگر شرافت دارند. زمان‌ها هم همین طور. بعضی زمان‌ها بر بعضی زمان‌های دیگر شرافت دارند.

یکی از زمان‌هایی که شرافت فوق‌العاده‌ای دارد،‌ ماه رجب است ماه رجب، ماه بسیار با عظمت و زمان شریفی بوده و بهار جِدّ و جهد برای تخلیه و تهلیه است یعنی حضرت حق کسانی که در این ماه اطاعت، عبادت، توبه و انابه کنند، یک فضیلت خاصی برایشان قرار می‌دهد که در سایر ماه‌ها این فضلیت وجود ندارد.

عظمت هر زمانی به واسطه عظمت اموری است که در آن زمان واقع شده است. لذا وقتی می‌گوییم بعضی مکان‌ها به بعضی مکان‌های دیگر شرافت دارد به دلیل آن است که امری که در این مکان واقع شده، شرافت و عظمت دارد. مکه، مدینه، نجف، خراسان، قم و ... از این دسته هستند هر مقدار که امور عظیمه در یک زمان و زمین واقع شود، بر عظمت بیشتر آن زمان و مکان دلالت دارد. مانند نماز خواندن در مسجد‌الاحرام و مسجد‌النبی البته نماز خواندن در هیچ مکانی مانند آستان مقدس امیرالمؤمنین (ع)‌نمی‌شود که یک نماز 200 برابر ثواب پیدا می‌کند، خوشا به حال اهالی نجف و این بیانگر شرافت این مکان است.

روایتی از نبی اکرم (ص) است که خداوند متعال دستور داده است به مَلَکی در ماه رجب که به آسمان اول بیاید، این مَلَک در تمام شب‌های ماه رجب از شب تا صبح فریاد می‌زند و می‌گوید: «طُوبَى لِلذَّاکِرِینَ و...»؛ سعادتمند کسی است که به یاد خدا باشد، سعادتمند کسی است که به یاد قبر و قیامت باشد. لذا ما هر چه بیشتر به یاد خدا باشیم رحمت الهی بیشتر شامل حال ما خواهد شد.

«طُوبَى لِلطَّائِعِینَ»، سعادتمند کسی است که اطاعت حق را بکند؛‌ خداوند متعال محتاج نیست بلکه او قادر است. وقتی حضرت حق، عالم وجود را آفرید در یک لحظه و در یک اراده جزئی میلیاردها انسان را خلق کرد از این رو منفعت نماز و روزه عاید خود انسان می‌شود و برای خودمان خوب است و برای ما سعادت را به دنبال دارد، چرا که خداوند «غنیّ بالذات»‌، بوده و نیازی به نماز و روزه ما ندارد.

خوشا به حال کسی که مطیع و فرمانبردار حق باشد؛‌ آنچه که فرموده‌اند واجب است به نفع ما و آنچه که فرموده‌اند حرام است به ضرر ما است. پروردگار عالمیان تمام بندگانش را دوست دارد. «یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّوْنَهُ‏»، رابطه خالق و مخلوق، صانع و مصنوع، و ... همگی را دوست دارد و او می‌داند که چه چیزی ایجاد کرده است در حالی که ما هنوز خود را نشناخته‌ایم و در روایات است کسی که خود را بشناسد خدا را خواهد شناخت.

آن ملک می‌فرماید‌: خداوند متعال می‌فرماید: ای فرزند آدم «أَنَا جَلِیسُ مَنْ جَالَسَنِی وَ مُطِیعُ مَنْ أَطَاعَنِی»، من همراه کسی هستم که به یاد من باشد. بنابر این خداوند در همه جا حضور دارد و می‌فرماید: هر کس مرا اطاعت کند، من هم مطیع او هستم.

کسانی که مستجاب الدعوه هستند چگونه به این مقام رسیده‌اند؟ انبیاء،‌ اولیاء و ائمه چهارده معصوم علیهم‌السلام به کنار، بلکه بنده‌های عادی هم می‌توانند به درجه‌ای برسند که هر چه گفتند خداوند خواسته آنها را اجابت کند اما در سایه رعایت دو نکته: انجام واجبات و ترک محرمات. کسی که این دو مطلب را نصب‌العین خویش قرار دهد، در زمره اولیای الهی قرار خواهد گرفت و در واقع او «مُطِیعُ مَنْ أَطَاعَنِی»‌، خواهد شد. چه تجارتی بالاتر از این، چه تکاملی برتر از این.

از این رو خوب است که در ماه رجب اگر نماز قضا داریم آنها را به جا آوریم، اگر حق‌الناسی به گردن ما است آن را جبران کنیم. چرا که خداوند متعال در عظمت ماه رجب می‌فرماید: «الْعَبْدُ عَبْدِی وَ الرَّحْمَةُ رَحْمَتِی» هر کس که در ماه رجب به در خانه من بیاید، مرا بخواند من حاجتش را می‌دهم و هر کس طلب هدایت کند، من او را هدایت خواهم کرد.

  • .......


نورانیت قلب

برای نورانیت قلب و روح چه اعمالی مفید است؟

پاسخ:

براساس روایات رسیده از معصومان علیهم‌السلام امور زیر جهت زدودن زنگارهای درونی و نورانیت قلب و روح مفید است:
1 - قرائت قرآن:
پیامبر می‌فرماید: "دل‌ انسان مانند آهن زنگار می‌گیرد. صیقلی کردن و زنگارزدایی آن به وسیلة قرآن است"[1].
2 - کسب حکمت و اطلاعات نو از معارف دینی:
علی علیه‌السلام فرمود: "قلب‌ها همانند بدن‌ها ملول و کسل می‌شوند، پس با کسب تازه‌های دانش و حکمت و دست یافتن به حقایق و معارف نو ملالت و کسالت آن را از بین ببرید"[2].
3 - تقویت و تحکیم ایمان و خالص کردن آن:
علی علیه‌السلام می‌فرماید: "با ایمان نقطه‌ای نورانی در قلب ظاهر می‌شود. هر اندازه ایمان افزون گردد، آن نقطه نورانی، روشن‌تر و زیادتر می‌گردد."[3].
در کلام دیگری می‌فرماید: "زینت و آرایة ‌قلب‌ها،‌خالص کردن ایمان است"[4].
4 - پیوسته در ذکر خدا بودن:
علی علیه‌السلام می‌فرماید: "استدیموا الذکر فانه ینیر القلب؛ مداومت به ذکر خدا داشته باشید که دل را نورانی می‌کند"[5].
5 - به کارگیری اندیشه و تفکر، سبب بینایی قلب می‌گردد.
امام حسن مجتبی علیه‌السلام می‌فرماید: "بر شما باد به فکر کردن و اندیشه نمودن که باعث حیات قلب اهل بصیرت و کلید درهای حکمت است"[6].
6 - تقوا:
علی علیه‌السلام می‌فرماید: " تقوا داروی بیماری‌های دل، روشنایی بخش قلب‌ها، درمان دردهای بدن، پاک کننده پلیدی‌های روح، روشنایی بخش تاریکی چشم و امنیت دهنده در نا آرامی‌ها است"[7].
7. حزن و گریه از خوف الهی و فرجام گناهان، قلب را نورانی می‌کند:
امام باقر علیه‌السلام می‌فرماید: "استجلب نور القلب بدوام الحزن"[8].
8. دیدار و همنشینی با علما نیکوکاران و اهل تقوا، سبب آبادی و نورانیت قلب می‌گردد[9].
امور دیگری همانند نماز اول وقت، نماز شب و سحرخیزی نیز در نورانیت قلب مؤثر است.

پی نوشت:
[1] .احسانبخش ، صادق، آثار الصادقین، روابط عمومی ستاد نماز جمعه گیلان ، ج18، ص 129.
[2] . امام على بن ابى طالب علیه السلام، نهج البلاغه، انتشارات دار الهجره قم ، قصار 197 .
[3] . همان ، ص 518 .
[4] . احسانبخش ، صادق، آثار الصادقین، روابط عمومی ستاد نماز جمعه گیلان ، چاپ اول ، 1368 ه ش ، ج18، ص 122.
[5]. عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى، غرر الحکم و درر الکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم، 1366 هجرى شمسی، ص 189 .
[6] . علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404 هجرى قمری، ج75، ص 119 .
[7] . امام على بن ابى طالب علیه السلام، نهج البلاغه، انتشارات دار الهجره قم ، ص 313 .
[8] . علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404 هجرى قمری، ج75، ص 162 .
[9] . عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى، غرر الحکم و درر الکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم، 1366 هجرى شمسی، ص 430

  • .......

farsnews.com


کلیک کنید

  • .......

  • .......

پاسخ دندان‌شکن کاربران ایرانی به شایعه‌سازی پیرامون مدافعان حرم


همسر شهید مدافع حرم رضا دامرودی سال گشت پیوند با خود با آن عزیز را در جوار مزارش واقع در گلزار شهدای سبزوار گرامی داشت. می‌گویند مدافع حرم برای پول می‌روند تو بگو این لحظه چند؟

 

به گزارش فارس، چندی پیش سردار محمدرضا یزدی معاون حقوقی و امور مجلس سپاه با اشاره به صحبت‌هایی که در خصوص پرداخت حقوق میلیونی به مدافعین حرم مطرح می‌شود، اظهار داشت: حضور رزمندگان ما برای انجام فعالیت مستشاری در عراق و سوریه، به درخواست مسئولان این کشورها صورت می‌گیرد؛ یعنی اعزام‌هایی که برای فعالیت مستشاری در این کشورها انجام می‌شود برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) بوده، و این هم بنا به درخواست مسئولان کشورهای مورد اشاره است.

وی افزود: بنابر این کسانی را که اعزام می‌کنیم، حقوقی را می‌گیرند که در تهران دریافت می‌کنند و مبلغ اضافه‌ای به آنها پرداخت نمی‌شود؛ ضمن اینکه تعداد زیادی از این عزیزان بدون اینکه حقوقی هم بگیرند، داوطلبانه در دفاع از حرمین حضور می‌یابند؛ لذا طرح سخنانی مبنی بر پرداخت حقوق میلیونی به مدافعین حرم، حرف‌هایی بی ربط است؛ که عده‌ای نیز به این شایعه دامن می‌زنند.

سردار یزدی ادامه داد: از سوی دیگر هر کس چنین ادعایی دارد، آیا حاضر است برای دریافت یک میلیون تومان یک انگشت خود را قطع کند؟ پس مقایسه کردن تلاش‌ها و مجاهدت‌های رزمندگان ما با مزدوران تکفیری، صهیونیستی و آمریکایی، نهایت بی انصافی در حق این عزیزان است.

  • .......

  • .......

ماه رجب فرصت خودسازی و آمادگی برای ورود به ماه رمضان است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره ماه رجب فرمودند: «در این ماه توسّلات خودتان به درگاه پروردگار عالم را هرچه میتوانید بیشتر کنید» ۱۳۹۴/۰۲/۰۶
رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۴ درباره استفاده از فرصت ماه رجب توصیه‌هایی داشته‌اند که در این جا آن‌ها را می‌شنوید:

* از ماه رجب قدردانی کنید
باید همه به یکدیگر تبریک عرض کنیم [این‌] توفیق الهی را که توانستیم بار دیگر وارد ماه رجب بشویم. ماه رجب یک فرصت تقرّب به ارزشهای الهی و تقرّب به ذات مقدّس پروردگار و فرصت خودسازی است.
این ایّامی که در روایات ما به‌عنوان ایّام برجسته معرّفی شده‌اند، اینها همه فرصتند؛ هر فرصتی هم نعمت است و هر نعمتی هم نیازمند شکر و سپاس است. شکر و سپاس نعمت هم این است که انسان نعمت را بشناسد، بر طبق اقتضای این نعمت رفتار کند، از آن بهره ببرد، نعمت را از خدا بداند و آن را در راه خدا به کار ببرد؛ ماه رجب از این نعمتها است. بعد هم ماه شعبان است که آن هم نعمت دیگری است و این دو ماه از نظر کُمَّلین و اهل توحید و اهل معنا مقدّمه‌ی ماه رمضانند؛ و ماه رمضان ماه عروج است، ماه رفتن به معراج است، ماه تزکیه است، ماه تصفیه است که همه‌ی ما به اینها احتیاج داریم.
از ماه رجب قدردانی کنید؛ در این ماه توسّلات خودتان به درگاه پروردگار عالم را هرچه میتوانید بیشتر کنید؛ به یاد خدا باشید و کار را برای خدا انجام بدهید؛ این تلاشی که میکنید، این زحمتی که میکشید، برای خدا قرار بدهید.
۱۳۹۴/۰۲/۰۶

* از برکات ماه رجب استفاده کنیم
برکات ماه رجب منحصر به این ولادتها نیست؛ توصیه میکنم خودم را و شما را که از برکات ماه رجب استفاده کنیم با تقویت پیوند و ارتباط قلبی با خدای متعال. اگر آحاد ما رابطه‌ی خودمان را با خدا تقویت کنیم، بسیاری از معضلات، مشکلات، نابسامانی‌ها، ناهنجاری‌ها به خودیِ خود مرتفع خواهد شد.
۱۳۹۴/۰۲/۰۹

* اوّلین دشمن ما غفلت است
ماه رجب است؛ و در این سرود پر مغز و زیبایی هم که شماها خواندید، اشاره‌ی به ماه رجب، ماه توسّل، ماه توجّه و دعا شده بود. در این ماه شریف، مؤمنین که دعا میخوانند، از خدای متعال این‌جور میخواهند: اَللهُمَّ فَاهدِنی هُدَی المُهتَدینَ وَ ارزُقنی اجتِهادَ المُجتَهِدینَ وَ لا تَجعَلنی مِنَ الغافِلینَ المُبعَدین. چقدر حائز اهمّیّت است هر سه فِقره! فقره‌ی آخر هم که مغفرت است که اساس همه‌ی کارها است: وَ اغفِر لی یَومَ الدّین. هدایتِ هدایت‌یافتگان و تلاش تلاشگران آن چیزی است که در این دعا از خدای متعال میخواهید.
شما تأمّل بفرمایید اگر همین دو عامل در من و شما باشد، همه‌ی مشکلات حل خواهد شد؛ هم هدایت هدایت‌یافتگان الهی نصیب ما بشود، هم تلاش تلاشگران تاریخ بشریّت در رفتار ما، در گفتار ما، در منش ما محسوس باشد.
در آن فقره‌ی سوّم، آسیب مورد اشاره قرار گرفته است: وَ لا تَجعَلنی مِنَ الغافِلینَ المُبعَدین. غفلت بزرگ‌ترین آسیب است؛ غفلت از مسیر، غفلت از هدف، غفلت از توان، غفلت از فرصت، غفلت از دشمن، غفلت از وظیفه‌ای که امروز بر دوش من و شما است؛ غفلت. بزرگ‌ترین دشمن ما غفلت است. اوّلین دشمنی که ما را در مقابل دشمنان دیگرمان به خاک می‌نشاند، غفلت است؛ وَ لا تَجعَلنی مِنَ الغافِلینَ المُبعَدین. نتیجه‌ی این غفلت دور شدن است؛ دور شدن از خدا، دور شدن از هدف، دور شدن از کامیابی. مضامین دعاها معرفت است، توحید است، درس زندگی است؛ ببینید دعاها اینها است. با این توجّه دعاها را بخوانیم و از این فضای این ماه بهره ببریم.
۱۳۹۴/۰۲/۱۶

http://farsi.khamenei.ir/

  • .......

آیه الله بهجت از برجسته ترین مراجع  معاصر شیعه و هم زمان، از پارساترین و متقی ترین علما بلکه از سرآمدترین عرفای شیعی، که عبودیت خویش را تا قله تهذیب رساند. آن بزرگوار که از برجستگان مراجع تقلید معاصر به شمار می‌رفتند، معلم بزرگ اخلاق و عرفان و سرچشمه‌ی فیوضات معنوی بی‌پایان نیز بودند. دل نورانی و مصفای آن پارسای پرهیزگار، آیینه‌ی روشن و صیقل یافته‌ی الهام الهی، و کلام معطر او راهنمای اندیشه و عمل رهجویان و سالکان بود.

 

باید برای شناختش، تلاش جدیدی آغاز کرد؛ چیزی که خود، در زمان حیاتش، مانع بود. این گفتگوی صمیمانه در بیت آیه الله بهجت که - یادآور سال ها عبادت و تهذیب نفس قله عرفان حوزه های علمیه شیعه می باشد- در منزل محقر و ساده بیت مکرم ایشان، توسط نگارنده، با فرزند گرامی ایشان، حجه الاسلام حاج شیخ علی آقا بهجت، انجام گرفت. البته سؤالات بی پاسخ زیادی ‌ماند که پیشنهاد ادامه مصاحبه، برای شناخت ابعاد سبک زندگی آیه الله بهجت و اندیشه های ایشان، در روزی دیگر، مورد موافقت ایشان قرار می‌گیرد.

 

گفتنی است این مصاحبه، پس از تنظیم نهایی در اختیار فرزند محترم ایشان، حجه الاسلام حاج شیخ علی آقا بهجت، قرار گرفت و اینک با تایید ایشان، از نگاه شما می گذرد. متن ذیل ماحصل این گفت وگو است:

 

سبک زندگی فردی آیه الله بهجت

 

از سبک زندگی فردی آیه الله بهجت در منزل (نوع و مقدار غذا، مقدار خواب و ...) و نحوه تعامل با خانواده و فرزندان، در مجموع سال هایی که در خدمت پدر بزرگوارتان بودید، بفرمایید؟

 

خوب قهراً یک انسان خودساخته، می‌داند چه اندازه غذا بخورد. ایشان طوری غذا نمی‌خورد سنگین شود، این جور که ماها می‌دیدیم، غذا بسیار ساده بود، دو وعده را معمولاً با نان و چای سپری می کرد. صبح نان و چای با پنیر و گاهی این اواخر با مقداری گردو معمولاً غذای ایشان برای نهار کته بود یا آب خورشت یا نیمرو. در هفته، تنها دو مرتبه غذایی می‌خورد که گوشت داشته باشد. هر چند گوشتش را نمی‌خورد و بیشتر آب آن را روی برنج ریخته و نرم کرده و با نان می‌خورد. هفته ای دو بار در شب های جمعه و چهارشنبه جمکرانی ها به عنوان مهمان برای ما آبگوشت درست می‌کردند. شبهای چهارشنبه بعضی می‌رفتند جمکران، آبگوشت درست می‌کردند.

 

در مقابل، کار و تلاش علمی بسیار زیادی داشتند. اگر غذاهای خوب در خانه می‌آمد، ما می‌خوردیم. غذاهای ساده را ایشان مصرف می‌کرد، حتی تا سن نود سالگی، مادرم می‌گفت این حسرت به دلم ماند یک مرتبه به من بگوید فلان غذا را برای من درست کن. این اواخر، می‌گفت برای من چیزی درست نکنید، اگر شد من نان و اشکنه می‌خورم، یا همان کته را با یک اشکنه می‌خورم؛ یا نهایتاً نیمرویی می‌خورم. یا اگر سرما خورده بود؛ یک فرنی؛ البته در این اواخر، هم با تجویز پزشک، چند روزی در هفته، شیر میل می کرد.

 

طلب شفاء برای بیمار

 

صحبت از بیماری شد، ما مرتب از ایشان می شنیدیم که وقتی، شخصی تقاضای شفا و بهبودی مریضی را میکرد، دستورالعمل های خاصی را میفرمودند.

 

بله. ایشان می فرمودند: اگر انسان به طبّ مأثور اهل بیت و ائمّه اطهار علیهم السلام عمل کند، کمتر به بیماری مبتلا می شود. خرما، شیر، ماست و روغن زیتون را جامع بین غذا و دواء می دانست. توصیه داشت تا گرسنه نشدید، نخورید. سفارش میکردند، لقمه ها را کوچک بردارید و زیاد بجوید. البته وقتی کسی می آمد و مریضی داشت، توصیه های هم داشتند و در کنار دعا، می فرمودند: صدقه مکرر هم بدهید و سعی کنید حتی اگر مبلغ کمی هم هست آن را بین تعداد فقراء، پخش کنید، که صدقه، شفا دهنده است و به مومنین متعدد بگویید برای مریض دعا کنند. اگر فرد تمکن مالی داشت، دستور قربانی کردن می دادند تا گوشت آن بین فقراء تقسیم شود. تاکید داشتند در صورت توانایی، مریض در مابین الطلوعین، در هوای آزاد قدم بزند. وقتی کسی به حالت مضطر میامد و درخواست طلب شفاء می کردند، می فرمودند: به مریض، مخلوط تربت سیدالشهداء و آب زمزم، مرتب بخورانید. از این دست مسائل هم بود.

 

  • .......

مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود: زن ارمنیّه که در هواپیما در کنار همسر مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی – رحمه الله-  نشسته بود، جریان زیارت امام رضا –علیه‌السلام- و گرفتن حاجات از توسّل به آن حضرت را نقل کرده بود و نیز بعد از نقل قصه‌ روضه خوانی (روضه پنج تن) در مدرسه مروی به پیشنهاد آن زن ارمنیه و شفای جوانش را برای علامه طباطبایی – رحمه الله – ایشان فرموده بودند: «خاک بر سر شیعه!»(1)

1-که قدر شیعه بودن خود را نمی‌داند، و یا از اهل بیت- علیهم السلام- قدردانی نمی‌کند.
کتاب در محضر حضرت آیت ا.... العظمی بهجت – ص 


rajanews.com

  • .......