مرآت دز

اگر انبوه درختان قلم، دریا مرکب، جنّیان حسابگر و انسان ها نویسنده باشند؛ قادر به شمارش فضائل علی(ع) نخواهند بود

مرآت دز

اگر انبوه درختان قلم، دریا مرکب، جنّیان حسابگر و انسان ها نویسنده باشند؛ قادر به شمارش فضائل علی(ع) نخواهند بود

به پرسمان خوش آمدید
لطفا از توهین و تحقیر دیگران و بیان نظر بدون آدرس و نشانی اکیدا خودداری کنید. شرعا راضی نیستم.
هدف از راه اندازی این وبلاگ -به حول و قوه الهی- پاسخ به شبهات و سوالات می باشد.
و لذا قصد ما تنها کپی برداری نبوده، بلکه جامعه هدف ما نسل جوان است.

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۱ بهمن ۹۸، ۰۹:۵۵ - آموزش فروشندگی طلا و جواهر
    فوق العادست
نویسندگان

لبیک یا بقیه الله

يكشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۴۲ ق.ظ

 ا


گر فقط«رجال حضرت» باشیم ظهور رخ نمی‌دهد؛ زمانه هم باید زمانۀ حضرت باشد/ باید زمانه را تغییر دهیم!

  • این کلامِ حضرت نشان می‌دهد ما دو کار باید انجام دهیم تا حضرت ظهور کند: یکی اینکه خودمان از رجال حضرت باشیم، و یکی اینکه زمانه را تغییر دهیم تا زمانۀ حضرت باشد. چون اگر شما خودت هم از رجال حضرت بشوی ولی زمانه را تغییر ندهی، حداکثر می‌توانی به صورت خصوصی خدمت حضرت بقیة الله الأعظم(عج) برسی، و سرت را روی زانوی ایشان بگذاری و اشک بریزی و برگردی. بیش از این نمی‌شود کاری کرد! صرفاً با «اَنت مِن رجالی» ظهور رخ نمی‌دهد، زمانه هم باید زمانۀ حضرت شود. پس علاوه بر تغییر خودمان، باید زمانه را هم تغییر دهیم.
  • دوستان! هم خودتان آدم حضرت بشوید و هم زمانه را به زمانۀ حضرت تبدیل کنید. اصلاً شما غیر از این، چه آرزو و علاقۀ دیگری دارید؟ هرکسی هر شغلی که دارد، کاسب است، طلبه است، دانشجو است؛ در همان فضایی که هست، آدمِ حضرت بشود و زمانه را زمانۀ حضرت قرار دهد.

برای اینکه «آدمِ حضرت» بشویم چه‌کار کنیم؟

  • برای اینکه خودمان آدم حضرت بشویم باید چه‌کار کنیم؟ در پاسخ به این سؤال، یک روایت به شما هدیه می‌کنم، اما اینکه «چگونه زمانه را باید تغییر دهیم؟» بحث مفصلی است که فرصت دیگری را می‌طلبد. البته در همین روایت نیز یک اشاره‌ای هست به اینکه «چگونه می‌شود زمانه را تغییر داد؟»
  • یک آقایی درِ خانه امام صادق(ع) آمد. به حضرت گفتند: یک آقایی آمده و می‌خواهد شما را ببیند. حضرت فرمود: این آدم کیست؟ خودِ او جواب داد: من از دوستان شما هستم. حضرت فرمودند: خداوند تا دوستى بنده‏اى را نپذیرد(او را به خود راه ندهد) وى را دوست نخواهد داشت، و دوستیش را نپذیرد(او را به خود راه ندهد) تا اینکه بهشت را بر او واجب گرداند(دَخَلَ عَلَیْهِ رَجُلٌ فَقَالَ ع لَهُ مِمَّنِ الرَّجُلُ فَقَالَ مِنْ مُحِبِّیکُمْ وَ مَوَالِیکُمْ فَقَالَ لَهُ جَعْفَرٌ ع لَا یُحِبُّ اللَّهَ عَبْدٌ حَتَّى یَتَوَلَّاهُ وَ لَا یَتَوَلَّاهُ حَتَّى یُوجِبَ لَهُ الْجَنَّةَ؛ تحف‌العقول/۳۲۵)شاید این اشاره‌ای بود به سخن آن مرد که گفته بود: «من از موالی شما هستم» یعنی شاید خدا شما را دوست داشته که شما را جزء موالی ما قرار داده و این راه، آخرش بهشت است
  • .http://www.rajanews.com/
  • .......

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی