انواع تبرج زنانه/
1- تکشف و آشکارشدن و دیدهشدن
تکشف زن به طرق مختلف میتواند اتفاق افتد:
یک. تکشف از طریق پوشش نامناسب؛ که خود به دو شکل میتواند صورت بگیرد:
یک. اظهار زینت
یکی از مصادیق اظهار زینت که در بسیاری از تعاریف ارائه شده برای تبرج به چشم میخورد، اظهار زینتهای مصنوعی میباشد که زائد بر اصل جسد و جسم زن است و زنان خود را بهوسیله آن تزیین میکنند. اعم از انواع و اقسام جواهرآلات (النگو، گوشواره، پابند، گردنبند، ...)، انواع و اقسام لوازم آرایش و ... بنابراین گاهی زن متبرج بهگونهای لباس پوشیده که تمامی زینتهای مصنوعی او آشکار است و البته گاهی خود لباس بهعنوان نوعی زینت از زینتهای مصنوعی محسوب میگردد. استاد مطهری دراینباره میگوید: «لباس را زمانی که قسمتی از بدن بهوسیله آن نمایان باشد، میتوان زینت محسوب کرد، مثلاً زنان بدپوششی که در جامعه فراوان دیده میشوند لباس آنها، یکی از زینتهایشان محسوب میشود.» (مطهری، ۱۳۸۸: ۱۷۲) اما اگر زن تمام بدن را با یک لباس سرتاسری بپوشاند، چنین لباسی نهتنها زینت نیست بلکه پوشاننده کلیه زینتهای پنهان او نیز میباشد. یکی دیگر از زینتهای مصنوعی که شاید در نگاه اول، زینت بهنظر نیاید استفاده زنان از بوهای خوش اعم از انواع و اقسام عطرها و ادکلنها میباشد و در واقع بوهای خوش نوعی زینت سیال است (بهجت، ۱۴۲۸: ۴ / ۲۰۶) و مشاهده میشود که آشکارشدنش مفاسد و خطرات آشکار شدن سایر زینتها را بهدنبال دارد و نگاه مردان، با استشمام این بو متوجه صاحب آن میشود. ازاینرو برخی روایات استفاده از عطر و بوی خوش ازسوی زنان را، تبرج به حساب آورده است. (مازندرانی، ۱۳۸۲: ۱ / ۳۴۸) یکی دیگر از زینتهای مصنوعی زنان استفاده آنان از کلاه گیسهای زیبا و بیرون گذاشتن آن از پوشش مخصوص سر میباشد. شاید برخی گمان کنند از آنجا که چنین مویی، موی واقعی زن نیست، نمایش دادنش در انظار بیگانگان بدون اشکال باشد اما حقیقت این است که اتصال چنین مویی بر سر، از مصادیق زینت دانسته شده است. (اشتهاردی، ۱۴۱۷: ۱۲ / ۵۳۶ ـ ۵۲۶) بنابراین آشکار کردن آن برای نامحرم، نوعی تبرج محسوب میشود.
دو. اظهار محاسن ذاتی زنانه
گذشته از اینکه زن بهواسطه استفاده از زینتهای مصنوعی میتواند خود را بیاراید و زیبا سازد، خود خلقت زن نیز از زیبایی و ظرافت بیشتری نسبت به خلقت مرد برخوردار است. زیباییهای ذاتی که خداوند زن را با آن زیباییها آفریده است. هرچه زن جوانتر باشد محاسن ذاتیاش بیشتر و فریبندهتر است و رفتهرفته در اثر کهولت سن، زیبایی و دلربا بودنش را از دست میدهد. هرگز زن سالخوردهای که طراوت و شادابی جوانیاش را از دست داده، نمیتواند جلوهگریی را داشته باشد که زن جوان در انظار نامحرمان دارد و این نکتهای است که قرآن کریم به آن توجه داشته است. ازاینرو همانطور که بیان شد در امر پوشش به زنان سالخورده (برخلاف زنان جوان) که دیگر امیدی به نکاح با آنها نیست، آسانتر گرفته شده است. البته به شرط آنکه به طریق دیگری تبرج ننمایند. (نور / ۶۰) بنابراین ممکن است همین زنان سالخورده که محاسن و زیباییهای ذاتی و خلقتی خود را از دست دادهاند از طریق آراستن و تزیین خود به زینتهای مصنوعی، در برابر مردان نامحرم جلوهگری نمایند و باعث جلب توجه آنها گردند.
اکنون این سؤال مطرح است که محاسن ذاتی زنانه که آشکار کردنش تبرج میباشد، شامل چه قسمتهایی از بدن زنان است؟! برخی از فقیهان بر آناند که سراسر بدن زن درحالیکه بدون پوشش باشد از محاسن ذاتی زن است. ازاینرو پوشش تمام بدن غیر از وجه و کفین بر زن واجب شده است. (آقاضیاء، ۱۴۱۹: ۱ / ۳۰۵؛ بروجردی، ۱۴۲۶: ۳ / ۲۵۸؛ مطهری، ۱۳۸۸: ۱۶۵) هرچند عدهای از فقها پوشش وجه و کفین را نیز واجب میدانند، اما مشاهده میشود که اکثر فقها پوشش وجه و کفین را واجب نمیدانند (نجفی، ۱۴۲۱: ۸ / ۱۶۳) البته مراد وجه و کفینی است که خالی از هرگونه آرایش و زینت مصنوعی باشد. شهید مطهری مینویسد: «استثنا شدن وجه و کفین از وجوب پوشش به این دلیل نیست که ملاک و فلسفه پوشش و عدم تبرج در آن وجود ندارد بلکه ملاک دیگری موجب استثنا شدن آن دو میشود و آن این است که اگر پوشیدن وجه و کفین بر زن واجب میگشت سبب عسر و حرج زن، سلب فعالیت و محبوسیت وی میشد وگرنه زیبایی چهره و فتنهانگیز بودن آن کمتر از دیگر قسمتهای بدن نیست. حاصل سخن آنکه گاهی با توجه به ذات و طبیعت امر میتوان مناطی را تنقیح کرد. ولی عارض شدن برخی از عناوین ثانویه، مانع صدور حکم بر طبق آن مناط میگردد.» (مطهری، ۱۳۸۸: ۱۹۰) در مورد وجوب پوشش وجه و کفین نیز عسر و حرج زن عنوان ثانویهای است که مانع از حکم دادن براساس ملاک وجوب پوشش میباشد.
http://www.rajanews.com/
- ۹۴/۰۶/۱۳