مرآت دز

اگر انبوه درختان قلم، دریا مرکب، جنّیان حسابگر و انسان ها نویسنده باشند؛ قادر به شمارش فضائل علی(ع) نخواهند بود

مرآت دز

اگر انبوه درختان قلم، دریا مرکب، جنّیان حسابگر و انسان ها نویسنده باشند؛ قادر به شمارش فضائل علی(ع) نخواهند بود

به پرسمان خوش آمدید
لطفا از توهین و تحقیر دیگران و بیان نظر بدون آدرس و نشانی اکیدا خودداری کنید. شرعا راضی نیستم.
هدف از راه اندازی این وبلاگ -به حول و قوه الهی- پاسخ به شبهات و سوالات می باشد.
و لذا قصد ما تنها کپی برداری نبوده، بلکه جامعه هدف ما نسل جوان است.

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۱ بهمن ۹۸، ۰۹:۵۵ - آموزش فروشندگی طلا و جواهر
    فوق العادست
نویسندگان

تا اربعین 3

شنبه, ۷ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۱۳ ق.ظ
أرید أن أمضی فی هذا الطریق
با اهل و عیالم، پیاده بیام
بأهلی کما کان الحسین مع أهل بیته
.
آه حسرت توو سینمه و می باره چشام به پای غمت
قلبی ملیء بآه الحسرات، تذرف عیونی دموعا لحزنک
این غم کم نیست لیاقتشو ندارم آقا، بیام حرمت
لیس هذا الحزن بقلیل، وأنا لا أستحق أن آتی إلى حرمک
.
جاده به جاده، پای پیاده
بکل طریق، أخطو خطواتی
جا موندم اما زائر زیاده
بقیت أنا رغم کثرة الزوار
***
پریشونه حالم فدای سرت
إن حالی مضطربة، فداء لرأسک
فدای پریشونی خواهرت
فداء لاضطراب أختک
.
این اشکام برای خودم نیست فقط
لیست دموعی من أجلی
دلم توو خرابه ست پیش دخترت
بل و قلبی مع إبنتک فی خرابة الشام
.
من جاموندم، ولی نه مثه، سه ساله ای که غمت رو خرید
بقیت أنا، لکن لیس مثل الطفلة التی اشترت حزنک
من جا موندم شبیه کسی که هر چی دووید ولی نرسید
بقیت أنا، کمن جرى ولم یصل الی مقصده
.
جاده به جاده، پای پیاده
بکل طریق، و أخطو خطواتی
جا موندم اما زائر زیاده
بقیت أنا رغم کثرة الزوار
***
أنا قد حُرِمْتُ مِنَ الأربعینْ
من از اربعین محروم شدم
و قَلبی علیکَ یأنُّ أنینْ
در حالی که قلبم برای تو آه می کشد
.
أیَمْضِیْ الجَمیعُ و أبقَى هُنا
آیا همه بروند و من در اینجا بمانم؟
أُسَکِّنُ شَوقی و أُطفِی الحَنین ؟!
آیا از اشتیاقم به شما را ساکت کنم یا از دلتنگی ام بکاهم؟
.
آهٍ حسین ... لقد قَتلوکْ... لقد ذَبحوکْ... و أنت رَمِیْ
آه یا حسین... تو را کشتند... تو را سر بریدند... وبر خاک افکندند
یا سیِّدی ... فِداکَ أنا... و إنَّ هُنا... یَموجُ دَمی
ای مولای من! به فدای تو... که در اینجا ... خون من به جوش آمده است
.
یَبْکِی علیکَ إنسانُ عَینی
مردم چشمم بر تو میگرید
عَهدِی لَدیکَ فی الأربعینِ
عهد من با تو در اربعین است
***
اَوَدُّ الذَّهابَ إلى الأربعینْ
میخواهم راهی سفر اربعین شوم
لأصْرُخَ ضِدَّ العِدا " یا حُسین "
تا بر سر دشمنان فریاد بکشم "یا حسین"
.
فهذی المَسِیرةُ تَحْمِی الحَیاة
راهپیمایی اربعین ضامن بقای زندگی
من الداعشیِّین و المُعْتَدین
از متجاوزان و داعشی هاست
.
فی الأربعین... أنُوحُ عَلیکْ... أتوقُ إلیکْ... وکلِّیْ مُنى
در اربعین... برای تو نوحه سر میدهم ... وشیفته تو میشوم... وتمام وجودم آرزوست
الأربعین ... عُلُّوُ نِدا... و سَیلُ نَدى... و نبعُ سَنا
اربعین... ندای بلند... وسیل قطرات اشک...و چشمه نور جهان است
.
الأربعینُ موجُ الشُّعوبِ
اربعین موج ملت های مظلوم است
متى یَحینُ وقفُ الحُروبِ؟
جنگ ها چه وقت به پایان میرسند؟مداحی عربی و فارسی از زبان جا ماندگان زیارت اربعین
شاعر فارسی: سید جواد پرئی
شاعر عربی: احمد حسن الحجیری از بحرین
******
میاد خاطراتم جلوی چشام
تمر ذکریاتی أمام عیونی
من اون خستگی تو راهو میخوام
أرید تلک المشقة فی الطریق
.
می‌خواستم مثه اهل بیت حسین
أرید أن أمضی فی هذا الطریق
با اهل و عیالم، پیاده بیام
بأهلی کما کان الحسین مع أهل بیته
.
آه حسرت توو سینمه و می باره چشام به پای غمت
قلبی ملیء بآه الحسرات، تذرف عیونی دموعا لحزنک
این غم کم نیست لیاقتشو ندارم آقا، بیام حرمت
لیس هذا الحزن بقلیل، وأنا لا أستحق أن آتی إلى حرمک
.
جاده به جاده، پای پیاده
بکل طریق، أخطو خطواتی
جا موندم اما زائر زیاده
بقیت أنا رغم کثرة الزوار
***
پریشونه حالم فدای سرت
إن حالی مضطربة، فداء لرأسک
فدای پریشونی خواهرت
فداء لاضطراب أختک
.
این اشکام برای خودم نیست فقط
لیست دموعی من أجلی
دلم توو خرابه ست پیش دخترت
بل و قلبی مع إبنتک فی خرابة الشام
.
من جاموندم، ولی نه مثه، سه ساله ای که غمت رو خرید
بقیت أنا، لکن لیس مثل الطفلة التی اشترت حزنک
من جا موندم شبیه کسی که هر چی دووید ولی نرسید
بقیت أنا، کمن جرى ولم یصل الی مقصده
.
جاده به جاده، پای پیاده
بکل طریق، و أخطو خطواتی
جا موندم اما زائر زیاده
بقیت أنا رغم کثرة الزوار
***
أنا قد حُرِمْتُ مِنَ الأربعینْ
من از اربعین محروم شدم
و قَلبی علیکَ یأنُّ أنینْ
در حالی که قلبم برای تو آه می کشد
.
أیَمْضِیْ الجَمیعُ و أبقَى هُنا
آیا همه بروند و من در اینجا بمانم؟
أُسَکِّنُ شَوقی و أُطفِی الحَنین ؟!
آیا از اشتیاقم به شما را ساکت کنم یا از دلتنگی ام بکاهم؟
.
آهٍ حسین ... لقد قَتلوکْ... لقد ذَبحوکْ... و أنت رَمِیْ
آه یا حسین... تو را کشتند... تو را سر بریدند... وبر خاک افکندند
یا سیِّدی ... فِداکَ أنا... و إنَّ هُنا... یَموجُ دَمی
ای مولای من! به فدای تو... که در اینجا ... خون من به جوش آمده است
.
یَبْکِی علیکَ إنسانُ عَینی
مردم چشمم بر تو میگرید
عَهدِی لَدیکَ فی الأربعینِ
عهد من با تو در اربعین است
***
اَوَدُّ الذَّهابَ إلى الأربعینْ
میخواهم راهی سفر اربعین شوم
لأصْرُخَ ضِدَّ العِدا " یا حُسین "
تا بر سر دشمنان فریاد بکشم "یا حسین"
.
فهذی المَسِیرةُ تَحْمِی الحَیاة
راهپیمایی اربعین ضامن بقای زندگی
من الداعشیِّین و المُعْتَدین
از متجاوزان و داعشی هاست
.
فی الأربعین... أنُوحُ عَلیکْ... أتوقُ إلیکْ... وکلِّیْ مُنى
در اربعین... برای تو نوحه سر میدهم ... وشیفته تو میشوم... وتمام وجودم آرزوست
الأربعین ... عُلُّوُ نِدا... و سَیلُ نَدى... و نبعُ سَنا
اربعین... ندای بلند... وسیل قطرات اشک...و چشمه نور جهان است
.
الأربعینُ موجُ الشُّعوبِ
اربعین موج ملت های مظلوم است
متى یَحینُ وقفُ الحُروبِ؟
جنگ ها چه وقت به پایان میرسند؟
  • .......

نظرات  (۱)

چقد دلم کربلا میخواست خدا میدونه . هرچی قسمته

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی