مرآت دز

اگر انبوه درختان قلم، دریا مرکب، جنّیان حسابگر و انسان ها نویسنده باشند؛ قادر به شمارش فضائل علی(ع) نخواهند بود

مرآت دز

اگر انبوه درختان قلم، دریا مرکب، جنّیان حسابگر و انسان ها نویسنده باشند؛ قادر به شمارش فضائل علی(ع) نخواهند بود

به پرسمان خوش آمدید
لطفا از توهین و تحقیر دیگران و بیان نظر بدون آدرس و نشانی اکیدا خودداری کنید. شرعا راضی نیستم.
هدف از راه اندازی این وبلاگ -به حول و قوه الهی- پاسخ به شبهات و سوالات می باشد.
و لذا قصد ما تنها کپی برداری نبوده، بلکه جامعه هدف ما نسل جوان است.

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۱ بهمن ۹۸، ۰۹:۵۵ - آموزش فروشندگی طلا و جواهر
    فوق العادست
نویسندگان


استعمار زبانی یا زبان استعمار؟

ناگهان از گوشه‌یی یک نفر تشخیص داده که باید ما به کودکان دبستانی، از کلاس اول - یا حتّی پیش‌دبستانی - زبان انگلیسی یاد بدهیم؛ چرا؟ وقتی بزرگ شدند، هر کس نیاز دارد، میرود زبان انگلیسی را یاد میگیرد. چقدر دولت انگلیس و دولت امریکا باید پول خرج کنند تا بتوانند این‌طور آسان زبان خودشان را در میان یک ملت بیگانه ترویج کنند؟ ... بنده با فراگرفتن زبان خارجی صددرصد موافقم؛ نه یک زبان، بلکه ده زبان ... منتها این کار جزو فرهنگ جامعه نشود. ۸۴/۲/۱۲»

"ایزاک چاتینر"، نویسنده‌ی روزنامه‌های نیویورک‌‌تایمز و نیویورکر در یادداشتی با عنوان "دنیای زبان، زبان دنیا"، از قول پژوهشگری آمریکایی می‌نویسد که مردم کشور آمریکا، آنچنان از اشغال کشورشان توسط انگلیسی‌ها به ستوه آمده بودند که به هر طریق ممکن، درصدد ایجاد "لهجه‌ای" کاملا متفاوت از انگلیسی‌ها برای خود بودند. بدین ترتیب، شکل‌گیری لهجه‌ی آمریکایی زبان انگلیسی، اتفاقی کاملا عامدانه و در واکنش به دخالت دولت انگلیس بود. تفاوت لهجه‌ی آمریکایی‌ها اگرچه مبتنی بر همان زبان انگلیسی بود، اما خود عاملی بود برای نشان دادن تمایزات فرهنگی و هویتی بین مردم خود و انگلیسی‌ها. چاتینر در ادامه‌ی مطلب خود چنین می‌نویسد: "یکی از پرسش‌هایی که مک کرام در کتابش مطرح کرده این است که اگر به جای انگلیسی‌ها، مردم کشور استعمارگر دیگری- مثلا فرانسوی‌ها یا اسپانیایی‌ها- به آمریکا می‌آمدند، باز هم تمایل به ایجاد زبانی متفاوت از زبان انگلیسیِ بریتانیا وجود داشت؟   مک کرام سعی کرده که از دو بعد به این پرسش، جواب بدهد. او می‌نویسد زبان فقط وسیله‌ای ضروری برای برقراری ارتباط نیست؛ بلکه خواسته‌های مردم هر عصر را نیز مطرح می‌کند و تمایل آنها به ایده‌های جدید و کلمات جدید را نشان می‌دهد. بعضی‌ها می‌گویند زبان ذاتا پدیده‌ای خنثی است؛ اما اگر بگوییم که زبان انگلیسی وضعیتی کاملا متفاوت داشته، اصلا اغراق نکرده‌ایم."
"زبان" را می‌توان یکی از پایه‌های اصلی هر فرهنگ و تمدنی تلقی کرد. بنابراین انتقال زبان از کشوری به کشور دیگر، به‌مثابه "انتقال فرهنگ" به آن کشور است. «الان آموزش زبان انگلیسی - بالخصوص زبان انگلیسی... خیلی رواج پیدا کرده، آموزشگاه‌های فراوانی به‌وجود می‌آورند... همه‌ی کتاب‌های آموزش که خیلی هم با شیوه‌های جدید و خوبی این کتاب‌های آموزش زبان انگلیسی تدوین شده، منتقل‌کننده‌ی سبک زندگی غربی است، سبک زندگی انگلیسی است. خب این بچه‌ی ما، این نوجوان ما و جوان ما [که] این را می‌خواند، فقط زبان یاد نمی‌گیرد؛ حتی ممکن است آن زبان یادش برود، اما آنچه بیشتر در او اثر می‌گذارد آن تأثیر و انطباعی [است] که بر اثر خواندن این کتاب از سبک زندگی غربی در وجود او به‌وجود می‌آید.» ۹۲/۹/۱۹

از همین‌روی، حداقل از دو دهه پیش، پژوهش‌های بسیاری در این‌باب مخصوصا آثار سوء یادگیری بدون برنامه‌ی زبان انگلیسی نوشته شده است. ظهور اصطلاحاتی چون "امپریالیسم زبان انگلیسی" نیز تحت تأثیر همین فضا بوده است. "رابرت فیلیپسون"، زبان‌شناس انگلیسی در کتاب خود با عنوان "امپریالیسم زبانی"، در کنار اشکال دیگر استعمار کشورها چون امپریالیسم اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و...، از امپریالیسم زبان انگلیسی نیز به‌عنوان شکل نوینی از استعمار در دوران حاضر یاد می‌کند. از نظر او، ترویج زبان انگلیسی توسط دو کشور آمریکا و انگلیس در سایر کشورها، به‌منزله‌ی "نفوذ و استیلا" یافتن در آنها به شکلی نرم و آرام است. از نظر فیلیپسون، ترویج زبان انگلیسی از طرفی موجب افزایش منافع غرب در کشورها شده و از طرفی دیگر، فرهنگ‌ها و زبان‌های ملی و محلی را در بلندمدت به سمت تضعیف یا نابودی پیش می‌برد. «هر جا انگلیس‌ها وارد شدند، زبان مردم بومی را تبدیل کردند به انگلیسی؛ اگر زبان رقیبی وجود داشت، آن را از بین بردند. در شبه‌قاره‌ی هند، زبان فارسی چند قرن زبان رسمی بود؛ تمام نوشتجات، مکاتبات دستگاه‌های حکومتی، دولتی، مردم، دانشوران، مدارس عمده، شخصیت‌های برجسته، با زبان فارسی انجام می‌گرفت. انگلیس‌ها آمدند زبان فارسی را با زور در هند ممنوع کردند، زبان انگلیسی را رائج کردند.» ۹۱/۷/۲۳
"جواهر لعل نهرو" در کتاب خود با عنوان "نگاهی به تاریخ جهان"، به همین موضوع اشاره می‌کند که چگونه تبلیغ و آموزش زبان انگلیسی توسط عمال این کشور در هند، موجب به وجود آمدن طبقه‌ای جدید در این کشور شد که با مردم خود هیچ ارتباطی نداشت. او چنین می‌نویسد: "آموزش انگلیسی در هند هدفش پرورش کارمندان اداری و در عین حال، آشنا ساختن هندیان با جریان‌های فکری غرب بود. در نتیجه یک طبقه‌ی جدید در هند به وجود آمد. طبقه‌ای که آموزش زبان انگلیسی یافته بود. این طبقه هرچند تعدادش محدود بود و با توده‌های مردم هم تماس و ارتباط نداشت اما بالاخره رهبری نهضت‌های ملی تازه را عهده‌دار گردید."
شاید به همین دلیل بود که دولت چین، در سال ۲۰۱۰، کاربرد زبان انگلیسی را در رسانه‌های دیداری و مجازی چین ممنوع اعلام کرد. دولت چین، سیاست جدید خود در این‌باره را اینگونه توضیح داد که استفاده از زبان انگلیسی و مخلوط شدن انگلیسی با زبان چینی به سرعت در حال تخریب اصالت زبان چینی است و به شدت به ارزش‌های فرهنگی و سنتی ملت چین حمله کرده است. حتی «بعضی از کشورهای اروپائی هم نگذاشتند زبان انگلیسی تبدیل شود به زبان علمی آنها - مثل فرانسه، مثل آلمان - اینها زبان خودشان را به عنوان زبان علمی در دانشگاه‌هایشان حفظ کردند.» ۱۵/۵/۹۲ نظیر چنین موانعی را بر سر زبان فارسی نیز ایجاد کرده‌اند. «ما برای ترویج زبان فارسی چقدر در دنیا مشکل داریم؟ خانه‌ی فرهنگ ما را می‌بندند، عنصر فرهنگی ما را ترور می‌کنند، ده جور مانع در مقابل رایزنی‌های فرهنگی ما درست می‌کنند؛ چرا؟ چون در آن‌جا زبان فارسی یاد می‌دهیم. ولی ما بیاییم به دست خود، مفت و مجانی، به نفع صاحبان این زبان - که مایه‌ی انتقال فرهنگ آنهاست - این کار را انجام دهیم!» ۸۴/۲/۱۲
از همین‌روی رهبر انقلاب در دیدار معلمان و فرهنگیان، بر اصل طراحی و برنامه‌ریزی برای یادگیری زبان انگلیسی تأکید کرده‌اند. «[البتّه‌] نمی‌گویم که فردا برویم زبان انگلیسى را در مدارس تعطیل کنیم؛ نه، حرف من این نیست؛ حرف این است که بدانیم چه‌کار داریم می‌کنیم؛ بدانیم طرف می‌خواهد چگونه نسلى در این کشور پرورش بیابد،  و با چه خصوصیّاتى.» ۹۵/۲/۱۳
۳۷ سال پیش، یعنی همان ماه‌های نخستین انقلاب، امام خمینی() ، نسبت به این موضوع چنین فرمودند: «از مسائلی که مبتلا ما به آن هستیم آدم عبارت از آن است که چهار تا کلمه مثلًا فرنگی یاد بگیرد، و دو سه دفعه هم که تو صحبت‌هایش می‌شود، در هر چند کلمه‌ای یک کلمه‌ی فرنگی جایش بگذارد. شما نطق‌ها را ببینید. هر کس بیشتر الفاظ فرنگی در کلماتش باشد این بسیار دانشمند است! دانشمندی را به این می‌دانند که چند تا کلمه‌ی فرنگی در کلماتش باشد. این برای این است که نطق‌ها هم استعماری است. خودش آدم استعماری شده است.»

 ۵۸/۹/۲۱farsi.khamenei.i

  • .......

تاثیر زبان بیگانه بر فرهنگ اصیل ایرانی!

ا؟




"زبان" را می‌توان یکی از پایه‌های اصلی هر فرهنگ و تمدنی تلقی کرد. بنابراین انتقال زبان از کشوری به کشور دیگر، به‌مثابه "انتقال فرهنگ" به آن کشور است.


، «ناگهان از گوشه‌یی یک نفر تشخیص داده که باید ما به کودکان دبستانی، از کلاس اول - یا حتّی پیش‌دبستانی - زبان انگلیسی یاد بدهیم؛ چرا


 وقتی بزرگ شدند، هر کس نیاز دارد، می‌رود زبان انگلیسی را یاد می‌گیرد. چقدر دولت انگلیس و دولت امریکا باید پول خرج کنند تا بتوانند این‌طور آ


سان زبان خودشان را در میان یک ملت بیگانه ترویج کنند؟ ... بنده با فراگرفتن زبان خارجی صددرصد موافقم؛ نه یک زبان، بلکه ده زبان ... منتها این کر جزو فرهنگ جامعه نشود.»(1384/02/12)

 

"ایزاک چاتینر"، نویسنده‌ی روزنامه‌های نیویورک‌‌تایمز و نیویورکر در یادداشتی با عنوان "دنیای زبان، زبان دنیا"، از قول پژوهشگری آمریکایی می‌نویسد 

که مردم کشور آمریکا، آنچنان از اشغال کشورشان توسط انگلیسی‌ها به ستوه آمده بودند که به هر طریق ممکن، درصدد ایجاد "لهجه‌ای" کاملا 

متفاوت از انگلیسی‌ها برای خود بودند. بدین ترتیب، شکل‌گیری لهجه‌ی آمریکایی زبان انگلیسی، اتفاقی کاملا عامدانه و در واکنش به دخالت دولت ا

نگلیس بود. تفاوت لهجه‌ی آمریکایی‌ها اگرچه مبتنی بر همان زبان انگلیسی بود، اما خود عاملی بود برای نشان دادن تمایزات فرهنگی و هویتی بین 

مردم خود و انگلیسی‌ها. چاتینر در ادامه‌ی مطلب خود چنین می‌نویسد: "یکی از پرسش‌هایی که مک کرام در کتابش مطرح کرده این است که اگر به جای انگلیسی‌ها، مردم کشور استعمارگر دیگری- مثلا فرانسوی‌ها یا اسپانیایی‌ها- به آمریکا می‌آمدند، باز هم تمایل به ایجاد زبانی متفاوت از زبان انگلیسیِ بریتانیا وجود داشت؟ مک کرام سعی کرده که از دو بعد به این پرسش، جواب بدهد. او می‌نویسد زبان فقط وسیله‌ای ضروری برای برقراری ارتباط نیست؛ بلکه خواسته‌های مردم هر عصر را نیز مطرح می‌کند و تمایل آنها به ایده‌های جدید و کلمات جدید را نشان می‌دهد. بعضی‌ها می‌گویند زبان ذاتا پدیده‌ای خنثی است؛ اما اگر بگوییم که زبان انگلیسی وضعیتی کاملا متفاوت داشته، اصلا اغراق نکرده‌ایم."

 

"زبان" را می‌توان یکی از پایه‌های اصلی هر فرهنگ و تمدنی تلقی کرد. بنابراین انتقال زبان از کشوری به کشور دیگر، به‌مثابه "انتقال فرهنگ" به آن کشور است. «الان آموزش زبان انگلیسی - بالخصوص زبان انگلیسی... خیلی رواج پیدا کرده، آموزشگاه‌های فراوانی به‌وجود می‌آورند... همه‌ی کتاب‌های آموزش که خیلی هم با شیوه‌های جدید و خوبی این کتاب‌های آموزش زبان انگلیسی تدوین شده، منتقل‌کننده‌ی سبک زندگی غربی است، سبک زندگی انگلیسی است. خب این بچه‌ی ما، این نوجوان ما و جوان ما [که] این را می‌خواند، فقط زبان یاد نمی‌گیرد؛ حتی ممکن است آن زبان یادش برود، اما آنچه بیشتر در او اثر می‌گذارد آن تأثیر و انطباعی [است] که بر اثر خواندن این کتاب از سبک زندگی غربی در وجود او به‌وجود می‌آید.»(1392/09/19)

 

از همین‌روی، حداقل از دو دهه پیش، پژوهش‌های بسیاری در این‌باب مخصوصا آثار سوء یادگیری بدون برنامه‌ی زبان انگلیسی نوشته شده است. 

ظهور اصطلاحاتی چون "امپریالیسم زبان انگلیسی" نیز تحت تأثیر همین فضا بوده است. "رابرت فیلیپسون"، زبان‌شناس انگلیسی در کتاب خود با 

عنوان "امپریالیسم زبانی"، در کنار اشکال دیگر استعمار کشورها چون امپریالیسم اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و...، از امپریالیسم زبان انگلیسی نیز به‌عنوان شکل نوینی از استعمار در دوران حاضر یاد می‌کند. از نظر او، ترویج زبان انگلیسی توسط دو کشور آمریکا و انگلیس در سایر کشورها، به‌منزله‌ی "نفوذ و استیلا" یافتن در آنها به شکلی نرم و آرام است. از نظر فیلیپسون، ترویج زبان انگلیسی از طرفی موجب افزایش منافع غرب در 

کشورها شده و از طرفی دیگر، فرهنگ‌ها و زبان‌های ملی و محلی را در بلندمدت به سمت تضعیف یا نابودی پیش می‌برد. «هر جا انگلیس‌ها وارد 

شدند، زبان مردم بومی را تبدیل کردند به انگلیسی؛ اگر زبان رقیبی وجود داشت، آن را از بین بردند. در شبه‌قاره‌ی هند، زبان فارسی چند قرن زبان 

رسمی بود؛ تمام نوشتجات، مکاتبات دستگاه‌های حکومتی، دولتی، مردم، دانشوران، مدارس عمده، شخصیت‌های برجسته، با زبان فارسی انجام می‌گرفت. انگلیس‌ها آمدند زبان فارسی را با زور در هند ممنوع کردند، زبان انگلیسی را رائج کردند.»(1391/07/23)

 

"جواهر لعل نهرو" در کتاب خود با عنوان "نگاهی به تاریخ جهان"، به همین موضوع اشاره می‌کند که چگونه تبلیغ و آموزش زبان انگلیسی توسط عمال این کشور در هند، موجب به وجود آمدن طبقه‌ای جدید در این کشور شد که با مردم خود هیچ ارتباطی نداشت. او چنین می‌نویسد: "آموزش انگلیسی در هند هدفش پرورش کارمندان اداری و در عین حال، آشنا ساختن هندیان با جریان‌های فکری غرب بود. در نتیجه یک طبقه‌ی جدید در هند به وجود آمد. طبقه‌ای که آموزش زبان انگلیسی یافته بود. این طبقه هرچند تعدادش محدود بود و با توده‌های مردم هم تماس و ارتباط نداشت اما بالاخره رهبری نهضت‌های ملی تازه را عهده‌دار گردید."

 

شاید به همین دلیل بود که دولت چین، در سال 2010، کاربرد زبان انگلیسی را در رسانه‌های دیداری و مجازی چین ممنوع اعلام کرد. دولت چین، 

سیاست جدید خود در این‌باره را اینگونه توضیح داد که استفاده از زبان انگلیسی و مخلوط شدن انگلیسی با زبان چینی به سرعت در حال تخریب اصالت زبان چینی است و به شدت به ارزش‌های فرهنگی و سنتی ملت چین حمله کرده است. حتی «بعضی از کشورهای اروپائی هم نگذاشتند زبان انگلیسی تبدیل شود به زبان علمی آنها - مثل فرانسه، مثل آلمان - اینها زبان خودشان را به عنوان زبان علمی در دانشگاه‌هایشان حفظ کردند.»(1392/05/15) نظیر چنین موانعی را بر سر زبان فارسی نیز ایجاد کرده‌اند. «ما برای ترویج زبان فارسی چقدر در دنیا مشکل داریم؟ خانه‌ی فرهنگ ما را می‌بندند، عنصر فرهنگی ما را ترور می‌کنند، ده جور مانع در مقابل رایزنی‌های فرهنگی ما درست می‌کنند؛ چرا؟ چون در آن‌جا زبان فارسی یاد می‌دهیم. ولی ما بیاییم به دست خود، مفت و مجانی، به نفع صاحبان این زبان - که مایه‌ی انتقال فرهنگ آنهاست - این کار را انجام دهیم!»(1384/02/12)

 

از همین‌روی رهبر انقلاب در دیدار معلمان و فرهنگیان، بر اصل طراحی و برنامه‌ریزی برای یادگیری زبان انگلیسی تأکید کرده‌اند. «[البتّه] نمی‌گویم که فردا برویم زبان انگلیسى را در مدارس تعطیل کنیم؛ نه، حرف من این نیست؛ حرف این است که بدانیم چه‌کار داریم می‌کنیم؛ بدانیم طرف می‌خواهد چگونه نسلى در این کشور پرورش بیابد، و با چه خصوصیّاتى.» (1395/02/13)

 

37سال پیش، یعنی همان ماه‌های نخستین انقلاب، امام خمینی رحمة‌الله‌علیه، نسبت به این موضوع چنین فرمودند: «از مسائلی که مبتلا ما به آن 


هستیم آدم عبارت از آن است که چهار تا کلمه مثلًا فرنگی یاد بگیرد، و دو سه دفعه هم که تو صحبت‌هایش می‌شود، در هر چند کلمه‌ای یک 

کلمه‌ی فرنگی جایش بگذارد. شما نطق‌ها را ببینید. هر کس بیشتر الفاظ فرنگی در کلماتش باشد این بسیار دانشمند است! دانشمندی را به این 

می‌دانند که چند تا کلمه‌ی فرنگی در کلماتش باشد. این برای این است که نطق‌ها هم استعماری است. خودش آدم استعماری شده است.(1358/09/21)

Khamenei.ir

.jamnews.ir

  • .......


در زیارات و کلماتی که از ائمه علیهم‌السّلام راجع به اباالفضل العبّاس رسیده است، روی دو جمله تأکید شده است:

یکی بصیرت، یکی وفا.

بصیرت اباالفضل العبّاس کجاست؟ همه یاران حسینی، صاحبان بصیرت بودند؛ اما او بصیرت را بیشتر نشان داد. در روز تاسوعا، مثل امروز عصری، وقتی که فرصتی پیدا شد که او خود را از این بلا نجات دهد؛ یعنی آمدند به او پیشنهاد تسلیم و امان‌نامه کردند و گفتند ما تو را امان میدهیم؛ چنان بر خورد جوانمردانه‌ای کرد که دشمن را پشیمان نمود. گفت: من از حسین جدا شوم!؟ وای بر شما! اف بر شما و امان‌نامه شما! نمونه دیگرِ بصیرت او این بود که به سه نفر از برادرانش هم که با او بودند، دستور داد که قبل از او به میدان بروند و مجاهدت کنند؛ تا این‌که به شهادت رسیدند. میدانید که آنها چهار برادر از یک مادر بودند: اباالفضل العبّاس -برادر بزرگتر- جعفر، عبدالله و عثمان. انسان برادرانش را در مقابل چشم خود برای حسین‌بن‌علی قربانی کند؛ به فکر مادر داغدارش هم نباشد که بگوید یکی از برادران برود تا این‌که مادرم دلخوش باشد؛ به فکر سرپرستی فرزندان صغیر خودش هم نباشد که در مدینه هستند؛ این همان بصیرت است.

وفاداری حضرت اباالفضل العبّاس هم از همه جا بیشتر در همین قضیه وارد شدن در شریعه فرات و ننوشیدن آب است. البته نقل معروفی در همه دهانها است که امام حسین علیه‌السّلام حضرت اباالفضل را برای آوردن آب فرستاد. اما آنچه که من در نقلهای معتبر -مثل «ارشاد» مفید و «لهوف» ابن‌طاووس- دیدم، اندکی با این نقل تفاوت دارد. که شاید اهمیت حادثه را هم بیشتر میکند. در این کتابهای معتبر این‌طور نقل شده است که در آن لحظات و ساعت آخر، آن‌قدر بر این بچه‌ها و کودکان، بر این دختران صغیر و بر اهل حرم تشنگی فشار آورد که خود امام حسین و اباالفضل با هم به طلب آب رفتند. اباالفضل تنها نرفت؛ خود امام حسین هم با اباالفضل حرکت کرد و به طرف همان شریعه فرات -شعبه‌ای از نهر فرات که در منطقه بود- رفتند، بلکه بتوانند آبی بیاورند. این دو برادر شجاع و قویپنجه، پشت به پشت هم در میدان جنگ جنگیدند. یکی امام حسین در سن نزدیک به شصت سالگی است، اما از لحاظ قدرت و شجاعت جزو نام‌آوران بی‌نظیر است. دیگری هم برادر جوان سیوچند ساله‌اش اباالفضل العبّاس است، با آن خصوصیاتی که همه او را شناخته‌اند. این دو برادر، دوش به دوش هم، گاهی پشت به پشت هم، در وسط دریای دشمن، صف لشکر را میشکافند. برای این‌که خودشان را به آب فرات برسانند، بلکه بتوانند آبی بیاورند. در اثنای این جنگِ سخت است که ناگهان امام حسین احساس میکند دشمن بین او و برادرش عباس فاصله انداخته است. در همین حیص و بیص است که اباالفضل به آب نزدیکتر شده و خودش را به لب آب میرساند. آن‌طور که نقل میکنند، او مشک آب را پر میکند که برای خیمه‌ها ببرد. در این‌جا هر انسانی به خود حق میدهد که یک مشت آب هم به لبهای تشنه خودش برساند؛ اما او در این‌جا وفاداری خویش را نشان داد. اباالفضل العبّاس وقتی که آب را برداشت، تا چشمش به آب افتاد، «فَذَکِّر عطش الحسین»؛ به یاد لبهای تشنه امام حسین، شاید به یاد فریادهای العطش دختران و کودکان، شاید به یاد گریه عطشناک علی‌اصغر افتاد و دلش نیامد که آب را بنوشد. آب را روی آب ریخت و بیرون آمد. در این بیرون آمدن است که آن حوادث رخ میدهد و امام حسین علیه‌السّلام ناگهان صدای برادر را میشنود که از وسط لشکر فریاد زد: «یا اخا ادرک اخاک».

بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران‌
  • .......

 مناجات شعبانیه که از سلسله مناجات های خاص حضرت امیر و فرزندان والا مقام وی ـ علیهم السلام ـ است از نورانیت و جلالت در خور توجهی برخوردار بوده، همواره زمزمه لبان عارفان سالک، جویندگان معرفت، و علمای عامل بوده و می باشد، بخش های بلند و پرمحتوای آن از چنان مغز و مفهومی برخوردار است که انصافا حاکی از قطعیت سند آن و اتصال حتمی آن به معصومان ـ سلام الله علیهم اجمعین ـ است و به راحتی می تواند ما را به این نتیجه رهنمون سازد که چنین عبارات رسایی جز از شخصیتی که به وحی و غیب اتصال دارد، و از فصاحت و بلاغت حقیقی برخوردار است، نمی تواند صادر شده باشد.

* مرغ صلوات

در آسمان ، دریایی است که آن را دریای برکات گویند و بر لب آن دریا درختی است که آن را درخت تحیّات نامند . بر آن درخت آشیانة مرغی است به نام مرغ صلوات و وقتی مؤمنی در ماه شعبان برسیّد پیغمبران (ص) صلوات فرستد ، خدا آن مرغ را امر نماید تا در آن دریا غوطه خورد و پرهای خود را بفشارد و هر قطره ای که از پرهای آن مرغ بریزد ، ملکی خلق نماید و جمیع آن فرشتگان به تقدیس و تحمید و مدح و ثنای پروردگار مشغول گردند و ثواب آنها در دیوان اعمال صلوات فرستنده ثبت گردد .

درروایت آمده یک صلوات در ماه شعبان برابر است با ده صلوات در غیر ماه شعبان .   وسائل الشیعه ، ج 10 ، ص 492  و مصباح المتهجد ، ص 28

*متن صلوات شعبانیه

بسم الله الرحمن الرحیم

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد

شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعِ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفِ الْمَلائِکَةِ

درخت نبوت و جایگاه رسالت و محل رفت و آمد فرشتگان

وَمَعْدِنِ الْعِلْمِ، وَاَهْلِ بَیْتِ الْوَحْىِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ و آل‏ مُحَمَّدٍ

و معدن دانش و خاندان وحى خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد

الْفُلْکِ الْجارِیَةِ، فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ، یَأْمَنُ مَنْ رَکِبَها، وَیَغْرَقُ‏ مَنْ تَرَکَهَا،

کشتى جارى در اقیانوس هاى بیکران ایمن شود هر که سوار آن کشى گردد و غرق شود کسى که آن را واگذارد،

الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ، وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللّازِمُ لَهُمْ ‏‏لاحِقٌ،

هر که بر ایشان تقدم جوید از دین بیرون رفته و کسى که از ایشان عقب ماند به نابودى گراید

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، الْکَهْفِ الْحَصینِ

ولى ملازم ایشان حق خواهد رسید خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد آن پناه‏گاه محکم

وَغِیاثِ‏ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ، وَمَلْجَأِ الْهارِبینَ، وَعِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ،

و فریادرس بیچاره درمانده و پناه گریختگان و دستاویز محکم براى وسیله‏ جویان

اَللّهُمَ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، صَلوةً کَثیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضاً،

خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد درود بسیارى که موجب خوشنودى ایشان گردد

وَلِحَقِ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَدآءً وَقَضآءً، بِحَوْلٍ مِنْکَ وَقُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمینَ

حق محمد و آل محمد اداء گشته و انجام وظیفه ما شده و باشد به جنبش و نیروى تو ای پروردگار عالمیان

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، الطَّیِّبینَ الْأَبْرارِ الْأَخْیارِ،

خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد آن پاکان نیکوکار اى پروردگار جهانیان برگزیده

الَّذینَ‏ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ، وَفَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَوِلایَتَهُمْ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

آن کسانى‏که حقوقشان را واجب کردى و اطاعت و دوستیشان را فرض نمودى خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد

وَاعْمُرْ قَلْبى‏بِطاعَتِکَ، وَلا تُخْزِنى‏ بِمَعْصِیَتِکَ

و آباد کن دل مرا به اطاعت خود و به وسیله نافرمانیت رسوایم مکن

وَارْزُقْنى‏ مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِکَ،

و روزى من گردان که کمک مالى دهم بر کسى‏که روزیت را بر او تنگ کردى بوسیله آنچه بر من فراخ گرداندى از فضل خویش

وَنَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِکَ، وَاَحْیَیْتَنى‏ تَحْتَ ظِلِّکَ، وَهذا شَهْرُ نَبِیِّکَ‏ سَیِّدِ رُسُلِکَ،

و گستردى بر من از عدل خویش و مرا در زیر سایه‏ات زنده داشتى و این ماه پیمبرت و آقاى رسولانت

شَعْبانُ الَّذى‏ حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ،

ماه شعبان است که اطراف آن را به رحمت و خوشنودى خود پوشاندى

الَّذى‏ کانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَالِه‏ وَسَلَّمَ، یَدْاَبُ فى‏ صِیامِهِ‏ وَقِیامِهِ،

آن ماهى که رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم کوشش بسیار داشت در روزه‏ و شب زنده‏داریش

فى‏ لَیالیهِ وَاَیَّامِهِ، بُخُوعاً لَکَ فى‏ اِکْرامِهِ وَاِعْظامِهِ، اِلى‏ مَحَلِ حِمامِهِ،

هم در شبها و هم در روزهایش بخاطر فروتنى در برابر تو در مورد گرامى داشتن و بزرگداشتنش هم‏چنان تا هنگام مرگش

اَللّهُمَّ فَاَعِنَّاعَلَى الْأِسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ، وَنَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ،

خدایا پس ما را کمک ده تا روش او را در این ماه پیروى کنیم و به شفاعتى که نزد او است برسیم

اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لى‏ شَفیعاً مُشَفَّعاً وَطَریقاً اِلَیْکَ مَهیَعاً، وَاجْعَلْنى‏ لَهُ‏ مُتَّبِعاً،

خدایا قرار ده او را براى من شفیعى پذیرفته و راهى بسویت که همواره باشد و مرا پیرو او گردان

حَتّى‏ اَلْقاکَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّى‏ راضِیاً، وَ عَنْ ذُنُوبى‏ غاضِیاً، قَدْ اَوْجَبْتَ لى‏ مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ،

تا به جایى که در روز قیامت تو را در حالى دیدار کنم که از من خوشنود باشى و گناهانم را نادیده‏گیرى و براى من واجب کرده‏باشى از جانب خود رحمت و خوشنودى را

وَاَنْزَلْتَنى‏ دارَ الْقَرارِ وَمَحَلَّ الْأَخْیارِ،

و مرا در خانه همیشگى (بهشت جاویدان) و منزلگاه نیکان فرود آرى.

منبع:حوزه

  • .......

💐پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند:


آیا شما را از شبیه ترینتان به خودم با خبر نسازم؟ 

گفتند: آرى اى رسول خدا! 

فرمودند: هر کس خوش اخلاق تر، نرم خوتر، به خویشانش نیکوکارتر، نسبت به برادران دینى اش دوست دارتر، بر حق شکیباتر، خشم را فروخورنده تر و با گذشت تر و در خرسندى و خشم با انصاف  تر باشد

📚کافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 240 


  • .......

:

سخنان رهبر معظم انقلاب درباره لزوم خارج شدن آمریکا از خلیج فارس و بازگشتش به خلیج خوک‌ها، در یک رسانه معتبر غربی بازتاب گسترده‌ای داشت.

حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران، امروز دوشنبه در دیدار جمعی از فرهنگیان سخنانی پیرامون حضور نظامی ایران در خلیج فارس مطرح کردند.

ایشان فرمودند: وقتی مقابل دشمن از نشان دادن قدرت بترسیم، دشمن پررو می‌شود، می‌گویند ایران در خلیج‌فارس رزمایش نداشته باشد؛ چه غلط ها!

فرمانده معظم کل قوا تاکید کردند: از آن طرف دنیا می‌آید رزمایش برگزار می‌کند؛ خب بروید همان خلیج‌ خوک‌ها، اینجا چه می‌کنید!؟ خلیج فارس خانه‌ی ما است. جای حضور ملت ایران است، این‌طور باید باقدرت‌های زیاده‌خواه مواجه شد.

بلافاصله پس از انتشار متن سخنان رهبر معظم انقلاب، این بخش از محورهای اظهارات آیت‌الله خامنه‌ای در رسانه‌ معتبر آمریکایی بازتاب گسترده‌ای داشت.

آسوشیتدپرس در گزارشی درباره سخنان آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای نوشت: «رهبر عالی ایران از حضور آمریکا در منطقه خلیج فارس انتقاد کرد و می‌گوید که نیروهای آمریکایی باید به خلیج خوک‌ها برگردند».

در ادامه گزارش این رسانه آمریکایی آمده است: «اظهارات رهبر ایران، اشاره آشکاری به حمله ناکام سال 1961 کوبایی‌های تبعیدی‌ و آموزش دیده سیا به کوبا بود. مسلمانان همچنین خوک‌ها را حیواناتی کثیف می‌دانند و قرآن(کریم) پیروان اسلام را از خوردن خوک منع می‌کند».

در 17 آوریل 1961کوبا شاهد عملیات موسوم به خلیج خوک‌ها به‌منظور براندازی دولت فیدل کاسترو بود. در آن زمان حدود 1500 تبعیدی کوبایی که توسط سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا سازمان‌یافته و مسلح شده‌ بودند، در این منطقه فرود آمدند.

دولت کوبا از نقشه عملیات مطلع شد و نیروهای طرفدار فیدل کاسترو، با غافلگیر کردن نیروهای متجاوز، ظرف 48 ساعت نیروهای شرکت‌کننده در عملیات خلیج خوک‌ها را دستگیر، زندانی و اعدام کردند.rajanews.com

  • .......

: امیرالمومنین، امام علی ابن ابی‏طالب، هاشمی‌النسب، پسر عموی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و دامادش است، اوست همسر فاطمه زهرا؛ محبوبه پیامبر، پدران و اجدادی با عظمت دارد و فرزندانی چون حسنین (علیهما السلام) دو ماه فروزان و جگر گوشه‏‌های رسول خدا؛ پدرش ابوطالب، سید البطحاء و اهل الثنا و حامل الواست.

 

علی بن ابی طالب، ساقی کوثر، امام اول شیعیان، صحابی، راوی، داماد پیامبر اکرم(ص)، کاتب وحی و چهارمین خلیفه از خلفای راشدین نزد اهل سنت. به گفته مورخین شیعه و بسیاری از علمای اهل سنت، در کعبه زاده شد. او نخستین کسی بود که به پیامبر(ص) ایمان آورد. از نظر شیعه، وی به فرمان خدا و تصریح پیامبر(ص)، جانشین بلافصل رسول خدا(ص) است.[سوره مائده، آیه 5]. بنابر منابع شیعه و برخی منابع اهل سنت، حدود ۳۰۰ آیه در قرآن کریم در فضیلت او نازل شده است.[سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص ۱۸۹]. وی همسر حضرت فاطمه(س) و پدر و جد ۱۱ امام شیعه است. پیامبر(ص) فقط با وی عقد اخوت خود را بست.[المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۴]. ایشان، جانشین بلافصل پیامبر اسلام و به تنصیص الهی بود، لکن با واقعه سقیفه، به عنوان نقطه آغازین جدایی خلافت و امامت، مسیر اسلام تغییر کرد تا با ظهور منجی حق و حکومت جهانی اسلام، خورشید ولایت بار دیگر طلوع نماید. انهم یرونه بعیدا و نراه قرییا.

 

بسته مطالعاتی امام علی علیه‌السلام

 

پایگاه پژوهشی-تحلیلی راهبردی، به‌مناسبت 13 رجب و سالروز با سعادت ولادت امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام، اقدام به انتشار بسته مطالعاتی پیشنهادی ویژه‌ای، پیرامون شخصیت امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام به همراه پوستر و اینفوگرافی می‌نماید. کتاب‌های این بسته مطالعاتی توسط حجت‌الاسلام مصطفی امیری، دانش‌آموخته حوزه علمیه قم در قالب 24 کتاب و 15 موضوع تدوین و تنظیم گردیده است.

 

موضوعات سیر مطالعاتی امام علی، عبارتند از: 1. زندگی نامه امام علی، 2. تاریخ امام علی، 3. سیره و سبک زندگی امام علی، 4. فضائل و مناقب امام علی، 5. سیمای امام علی در قرآن، 6. عید غدیرخم، 7. امامت و ولایت امام علی، 8. حکومت امام علی، 9. اصحاب و یاران امام علی، 10. امام علی و خلفاء، 11. امام علی از دیدگاه اهل سنت، 12. شهادت امام علی، 13. احادیث امام علی، 14. ادبیات داستانی، 15. کتاب شناسی امام علی.

 

البته نهج‌البلاغه، غدیرخم و شهادت امام علی علیه‌السلام، خود احتیاج به پرداخت جداگانه و تفصیلی دارد که ان‌شاءالله بسته‌های مطالعاتی مربوط به آن‌ها در آینده ارائه خواهد شد

.rajanews.com

  • .......

امام صادق(ع) فرمود: شیطان گفته است؛ پنج نفر مرا بیچاره ساخته اند و سایر مردم در قدرت و اختیار من هستند.

 
کسی که از روی نیت صادق و درست به خدا پناه ببرد و در تمام کارها توکل به او کند.
 
کسی که در شبانه روز بسیار تسبیح خدا گوید.
 
کسی که هرچه برای خویشتن می پسندد برای برادر مؤمن خود نیز بپسندد.
 
کسی که به هنگام رسیدن مصیبت به او، ناله و فریاد نزند.
 
وکسی که به آنچه خدا قسمت او کرده راضی باشد و برای رزق و روزیش غم  و غصه نخورد.
 
 
منابع:
جامع احادیث شیعه، ج14، ص144
سفینه، ج1، ص484
احادیث الطلاب، ح2804
الخصال، ج1، ص285
مشکاه الانوار، ص
rajanews.com
بحارالانوار، ج63، ص248
روضه الواعظین، ج2، ص387
  • .......

 برای دریافتاحکام اعتکاف کلیک کنید

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: خوشا به حالتان معتکفین عزیز! توصیه‌ی من این است که در این سه روزی که شما در مسجد هستید، تمرین مراقبت از خود بکنید؛ حرف که می‌زنید، غذا که می‌خورید، معاشرت که می‌کنید، کتاب که می‌خوانید، فکر که می‌کنید، نقشه که برای آینده می‌کشید، در همه‌ی این چیزها مراقب باشید رضای الهی و خواست الهی را بر هوای نفستان مقدم بدارید؛ تسلیم هوای نفس نشوید. تمرین این چیزها در این سه روز می‌تواند درسی باشد برای خود آن عزیزان و برای ماها که این‌جا نشسته‌ایم و با غبطه نگاه می‌کنیم به حال جوانان عزیزمان که در حال اعتکاف هستند. با عمل خودتان به ما هم یاد بدهید. بیانات در خطبه‌های نمازجمعه‌ farsi.khamenei.i
  • .......
در برخی روایات یکی از نام‌های امام علی(ع) «حیدر» معرفی شده است. یکی از آن روایات، روایتی است که داستان جنگ خیبر را نقل می‌کند. بر اساس این روایت امام علی(ع) هنگام مواجهه با مرحب (پهلوان یهودیان خیبر) خود را به نام «حیدر» معرفی می‌کند.[1] البته ذکر چنین لقبی برای حضرتشان اختصاص به این مورد ندارد؛ در موارد دیگری نیز تصریح به این نام شده است.[2]
 
به نظر می‌رسد «حیدر» یکی از نام‌های تقریباً مشهور امام علی است. شاهد این مدعا این است که بسیاری از فرهنگ نویسان زبان عربی نیز تصریح می‌کنند که «حیدر» یا «حیدره» یکی از نام‌های امام علی(ع) است.[3]
 
معنای حیدر
 
در زبان عربی حیدر به معنای «شیر»(نماد شجاعت و شکست ناپذیری) است. البته با این توضیح که از ویژگی‌های زبان عربی آن است که برای یک چیز به لحاظ ویژگی‌های مختلف نام‌های متعدد قرار می‌دهد. در مورد علت نام‌گذاری شیر به حیدر دو نظریه مطرح کرده‌اند؛ یک این‌که شیر را به جهت داشتن مقام فرمانروایی و سلطنت «حیدر» می‌گویند. دلیل دیگر نامیدن شیر به حیدر؛ این است دارای گردنی کلفت و دست (ساعد و بازوی) قوی است. به همین جهت به جوانی که دارای بدنی پر و محکم و قدرتی سترک باشد جوان حادر می‌گویند.[4]
 
البته بعضی نیز در مورد معنای حیدر می‌گویند حیدر به معنای دور اندیش و کسی است که در ظرافت‌ها و نکته‌های دقیق امور و کارها اندیشه می‌کند.[5]
 
صفت کرار 
 
«کرار» به معنای کسی است که در هنگام جنگ، پی در پی و بسیار حمله کند.[6] این وصف و لقب یکی از القابی است که پیامبر اکرم(ص) به امام علی(ع) داده است. خلاصه داستان به این صورت است که پیامبر اکرم(ص) پس از این‌که چند فرمانده برای گشایش قلعه خیبر تعیین نمودند و همه آنها بدون این‌که موفقیتی به دست آورند عقب نشینی کردند، فرمودند: «فردا مردى همانند خودم را به سوی ایشان [یهود خیبر] مى‌‏فرستم که هم او؛ خدا و رسولش را دوست مى‌‏دارد، و هم خدا و رسولش او را دوست مى‌‏دارند. او حمله‏کننده‌‏اى بى‌‏گریز (کرار غیر فرار) است، و باز نگردد تا آن‌که خدا فتح و پیروزى را به وى ارزانى دارد». پیامبر اسلام پیش از اعزام، نوید فتح و پیروزى داد، پس یاران آن‌حضرت در پى این کلام [براى آن‌که انتخاب شوند] گردن کشیدند، و چون فردا شد، رسول خدا(ص) على را فراخوانده و به سوی یهودیان خیبر فرستاد، پس على(ع) را بدین فضیلت برگزید و او را «حیدر کرّار» «حمله ‏کننده‌‏اى بى‌‏گریز» نامید.[7]    
 
 
 
پی نوشت ها:
[1]. خلاصه جریان این‌گونه است: مرحب یهودى، مردى شجاع و بلند قد بود و هیچ کسى نمى‏‌توانست در برابر او ایستادگى کند. دایه‌‏اى داشت که کتاب‌هاى گذشتگان را بر او مى‌‏خواند و مى‏‌گفت: هر کس مقابل تو قرار گرفت با او جنگ کن مگر کسى که اسمش حیدر است. اگر در مقابل او مقاومت کنى، به هلاکت مى‌‏رسى. در جنگ خیبر، وقتى که مردم از مقابله با دشمن عاجز شدند، به پیامبر(ص) شکایت بردند و از حضرتش تقاضا کردند تا على(ع) را به مصاف دشمن بفرستد. چشم على درد مى‌‏کرد. پیامبر اکرم در چشم ایشان از آب دهان مبارکش انداخت، خوب شد. سپس فرمود: «یا على! شرّ مرحب را از ما دفع کن».
وقتى که على(ع) به طرف او رفت، مرحب نیز با سرعت به طرف آن‌حضرت آمد و هیچ اعتنایى نکرد و گفت: «من کسى هستم که مادرم مرا مرحب نامیده است». على نیز فرمود: «و من کسى هستم که مادرم مرا حیدر نامیده است». وقتى که مرحب، این سخن را شنید به خاطر آورد آنچه را که از دایه‌‏اش شنیده بود؛ لذا فرار کرد. (دایه‏اش گفته بود: با کسى که اسمش حیدر است جنگ نکن و الا کشته خواهى شد). ابلیس به صورت انسانى جلو او را گرفت و گفت: کجا فرار مى‌‏کنى؟ گفت: به من گفته شده که از حیدر بترسم‏. ابلیس گفت: حیدر که تنها این شخص نیست و حیدر نام در دنیا زیاد است، بر گرد شاید او را بکشى و اگر او را بکشى سرور قومت مى‏‌شوى و من نیز پشتیبان تو هستم. مرحب برگشت و در اندک زمانى، على(ع) او را کشت. ر. ک:  مفید، محمد بن محمد، الإرشاد للمفید، ترجمه، ساعدى خراسانى، محمد باقر، ص 113، تهران، اسلامیه، چاپ اول، 1380ش. قطب الدین راوندى، سعید بن هبة الله، محرمى، غلام حسن، جلوه‌‏هاى اعجاز معصومین علیهم السلام (ترجمه الخرائج و الجرائج)، ص 176، قم، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ دوم، 1378ش.
 .[2] ر. ک: ابن شاذان قمى، أبو الفضل شاذان بن جبرئیل، الفضائل، ص 170، قم، رضى، چاپ دوم، 1363ش. 
[3]. «الحَیْدَرَةُ: من أَسْمَاءِ الأسَدِ، و به سُمِّیَ عَلیُّ بنُ أبی طالبٍ- رضی اللَّه عنه- حَیْدَرَةَ». صاحب بن عباد، إسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغة، ج 3، ص 36، بیروت، عالم الکتاب، چاپ اول، 1414ق. ابن منظور نیز در لسان العرب تصریح می‌کند یکی از نام‌های امام علی(ع) حیدر بوده است. ابن منظور، لسان العرب، ج ۳، ص ۲۶۱، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[4]. الحَادُورُ، و الحَیْدَرُ، و الحَیْدَرَةُ: الأَسَدُ. و من مجازِهِ: رماهُ اللّهُ‏ بِالْحَیْدَرَةِ، أی بالهَلَکَةِ و بالدّاهیةِ الشّدیدةِ، کأنّها [الأسد فی شدّتها] الحَیْدَرَةُ: الأَسد؛ قال: و السَّنْدَرَةُ مکیال کبیر؛ و قال ابن الأَعرابی: الحَیْدَرَة فی الأُسْدِ مثل المَلِکِ فی الناس؛ قال أَبو العباس: یعنی لغلظ عنقه و قوّة ساعدیه؛ و منه غلام‏ حادر إِذا کان ممتلئ البدن شدید البطش؛ قال و الیاء و الهاء زائدتان. ر. ک: لسان العرب، ماده «حدر».
[5]. قَالَ جَابِرٌ الْجُعْفِیُ‏ الْحَیْدَرُ هُوَ الْحَازِمُ النَّظَّارُ فِی دَقَائِقِ الْأَشْیَاءِ. ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام(لابن شهرآشوب)، ج ‏3، ص 110، قم، علامه، چاپ: اول، 1379ق.  
[6]. سیاح، احمد، فرهنگ جامع، ماده «کرر».
 [7]. ابن شعبه، حسن بن على، تحف العقول، ترجمه، جعفرى، بهراد، ص 341، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1381ش.
 /www.rajanews.com/
  • .......