مرآت دز

اگر انبوه درختان قلم، دریا مرکب، جنّیان حسابگر و انسان ها نویسنده باشند؛ قادر به شمارش فضائل علی(ع) نخواهند بود

مرآت دز

اگر انبوه درختان قلم، دریا مرکب، جنّیان حسابگر و انسان ها نویسنده باشند؛ قادر به شمارش فضائل علی(ع) نخواهند بود

به پرسمان خوش آمدید
لطفا از توهین و تحقیر دیگران و بیان نظر بدون آدرس و نشانی اکیدا خودداری کنید. شرعا راضی نیستم.
هدف از راه اندازی این وبلاگ -به حول و قوه الهی- پاسخ به شبهات و سوالات می باشد.
و لذا قصد ما تنها کپی برداری نبوده، بلکه جامعه هدف ما نسل جوان است.

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۱ بهمن ۹۸، ۰۹:۵۵ - آموزش فروشندگی طلا و جواهر
    فوق العادست
نویسندگان


دلیل بزرگداشت اربعین حسینی چیست‌؟

اربعین -اعتبار اربعین امام حسین (ع‌) از قدیم الایام میان شیعیان و در تقویم تاریخی‌ وفاداران به امام حسین (ع‌) شناخته شده بوده است‌. کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی که حاصل گزینش دقیق و انتخاب معقول شیخ طوسی از روایات‌ فراوان در باره تقویم مورد نظر شیعه در باره ایام سوگ و شادی و دعا و روزه وعبادت است‌، ذیل ماه «صفر» می‌نویسد: نخستین روز این ماه(ماه صفر) (از سال 121)،روز کشته شدن زید بن علی بن الحسین است‌.

 

روز سوم این ماه(صفر) از سال 64روزی است که مسلم بن عقبه پرده کعبه را آتش زد و به دیوارهای آن سنگ‌پرتاب نمود در حالی که به نمایندگی از یزید با عبدالله بن زبیر در نبرد بود.

 

اربعین زیارت اربعین اربعین امام حسین

  روز 20 صفر ـ یعنی اربعین ـ زمانی است که حرم امام حسین (ع‌) یعنی کاروان‌اسرا، از شام به مدینه مراجعت کردند. و روزی است که جابر بن عبدالله بن‌حرام انصاری‌، صحابی رسول خدا (ص‌)، از مدینه به کربلا رسید تا به زیارت‌ قبر امام حسین (ع‌) بشتابد و او نخستین کسی است از مردمان که قبر آن‌حضرت را زیارت کرد.

 

در روز اربعین  زیارت امام حسین (ع‌) مستحب است واین زیارت‌، همانا خواندن زیارت اربعین است که از امام عسکری (ع‌) روایت ‌شده که فرمود: علامات مؤمن پنج تاست‌: خواندن 51 رکعت نماز در شبانه‌روز ـ نمازهای واجب و نافله و نماز و شب ـ به دست کردن انگشتری دردست راست‌، برآمدن پیشانی از سجده‌، و بلند خواندن بسم الله الرحمن‌الرحیم در نماز.

 

شیخ طوسی سپس متن زیارت اربعین را با سند به نقل از حضرت صادق علیه ‌السلام آورده است‌: السلام علی ولی الله و حبیبه‌، السلام علی خلیل الله ونجیبه‌، السلام علی صفی الله و ابن صفیه‌...

 

این مطلبی است که شیخ طوسی‌، عالم فرهیخته و معتبر و معقول شیعه در قرن‌پنجم در باره اربعین آورده است‌. طبعا بر اساس اعتباری که روز اربعین در میان ‌شیعیان داشته است‌، از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست‌، شیعیان به حرمت‌ آن‌، زیارت اربعین می‌خوانده‌اند و اگر می‌توانسته‌اند مانند جابر بر مزار امام ‌حسین (ع‌) گرد آمده و آن امام را زیارت می‌کردند. این سنت تا به امروز درعراق با قوت برپاست‌ و شاهدیم که میلیونها شیعه عراقی و غیر عراقی در این روز بر مزار امام حسین (ع) جمع می شوند.

 

در اینجا و در ارتباط با اربعین چند نکته را باید توضیح داد.

1. عدد چهل‌

نخستین مسأله‌ای که در ارتباط با «اربعین‌» جلب توجه می‌کند، تعبیر اربعین‌ در متون دینی است‌. ابتدا باید نکته‌ای را به عنوان مقدمه یادآور شویم‌:

 

اصولا باید توجه داشت که در نگرش صحیح دینی‌، اعداد نقش خاصی به‌ لحاظ عدد بودن‌، در القای معنا و منظوری خاص ندارند؛ به این صورت که‌ کسی نمی‌تواند به صرف این که در فلان مورد یا موارد، عدد هفت یا دوازده یاچهل یا هفتاد به کار رفته‌، استنباط و استنتاج خاصی داشته باشد. این یادآوری‌، از آن روست که برخی از فرقه‌های مذهبی‌، بویژه آنها که تمایلات‌ «باطنی‌گری‌» داشته یا دارند و گاه و بیگاه خود را به شیعه نیز منسوب می‌کرده‌اند، و نیز برخی از شبه فیلسوفان متأثر از اندیشه‌های انحرافی و باطنی‌ و اسماعیلی‌، مروج چنین اندیشه‌ای در باره اعداد یا نوع حروف بوده وهستند.

 

در واقع‌، بسیاری از اعدادی که در نقلهای دینی آمده‌، می‌تواند بر اساس یک‌ محاسبه الهی باشد، اما این که این عدد در موارد دیگری هم کاربرد دارد و بدون یک مستند دینی می‌توان از آن در سایر موارد استفاده کرد، قابل قبول نیست‌. به‌عنوان نمونه‌، در دهها مورد در کتابهای دعا، عدد صد بکار رفته که فلان ذکر را صد مرتبه بگویید، اما این دلیل بر تقدس عدد صد به عنوان صد نمی‌شود. همینطور سایر عددها. البته ناخواسته برای مردم عادی‌، برخی از این اعداد طی‌ روزگاران‌، صورت تقدس به خود گرفته و گاه سوء استفاده‌هایی هم از آن‌ها می‌شود.

 

تنها چیزی که در باره برخی از این اعداد می‌شود گفت آن است که آن اعداد معین نشانه کثرت‌است‌. به عنوان مثال‌، در باره هفت چنین اظهار نظری شده است‌. بیش از این‌هرچه گفته شود، نمی‌توان به عنوان یک استدلال به آن نظر کرد.

 

مرحوم اربلی‌، از علمای بزرگ امامیه‌، در کتاب کشف الغمه فی معرفة الائمة‌ در برابر کسانی که به تقدس عدد دوازده و بروج دوازده‌گانه برای اثبات امامت‌ ائمه اطهار(ع) استناد کرده‌اند، اظهار می‌دارد، این مسأله نمی‌تواند چیزی را ثابت کند؛ چرا که اگر چنین باشد، اسماعیلیان یا هفت امامی‌ها، می‌توانند دهها شاهدـ مثل هفت آسمان ـ ارائه دهند که عدد هفت مقدس است‌، کما این که این کار راکرده‌اند.

 

عدد «اربعین‌» در متون دینی‌

یکی از تعبیرهای رایج عددی‌، تعبیر اربعین است که در بسیاری از موارد به کار رفته است‌. یک نمونه آن که سن‌ّ رسول خدا(ص‌) در زمان مبعوث شدن‌، چهل بوده است‌. گفته شده که عدد چهل در سن انسانها، نشانه بلوغ و رشد فکری است‌. گفتنی است که برخی از انبیاء در سنین کودکی به نبوّت رسیده‌اند.از ابن عباس (گویا به نقل از پیامبر (ص‌)) نقل شده که اگر کسی چهل ساله شد و خیرش بر شرش غلبه نکرد، آماده رفتن به جهنم باشد. در نقلی آمده است‌ که‌، مردمان طالب دنیایند تا چهل سالشان شود. پس از آن در پی آخرتخواهند رفت‌. (مجموعه ورام‌، ص 35)

 

در قرآن آمده است «میقات‌» موسی با پروردگارش در طی چهل روز حاصل‌شده است‌. در نقل است که‌، حضرت آدم چهل شبانه روز بر روی کوه صفا درحال سجده بود. (مستدرک وسائل ج 9، ص 329) در باره بنی اسرائیل هم آمده که‌ برای استجابت دعای خود چهل شبانه روز ناله و ضجّه می‌کردند. (مستدرک ج 5،ص 239) در نقلی آمده است که اگر کسی چهل روز خالص برای خدا باشد، خداوند او را در دنیا زاهد کرده و راه و چاه زندگی را به او می‌آموزد و حکمت ‌را در قلب و زبانش جاری می‌کند. بدین مضمون روایات فراوانی وجود دارد. چله نشینی صوفیان هم درست یا غلط‌، از همین بابت بوده است‌. علامه مجلسی در کتاب بحار الانوار در این باره که برگرفتن چهل نشینی از حدیث مزبور نادرست است‌، به تفصیل سخن گفته است‌.

 

اعتبار حفظ چهل حدیث که در روایات ‌فراوان دیگر آمده‌، سبب تألیف صدها اثر با عنوان اربعین در انتخاب چهل ‌حدیث و شرح و بسط آنها شده است‌. در این نقلها آمده است که اگر کسی ازامّت من‌، چهل حدیث حفظ کند که در امر دینش از آنها بهره برد، خداوند درروز قیامت او را فقیه و عالم محشور خواهد کرد. در نقل دیگری آمده است که ‌امیرمؤمنان (ع‌) فرمودند: اگر چهل مرد با من بیعت می‌کردند، در برابردشمنانم می‌ایستادم‌. (الاحتجاج‌، ص 84).

 

مرحوم کفعمی نوشته است‌: زمین از یک‌ قطب‌، چهار نفر از اوتاد و چهل نفر از ابدال و هفتاد نفر نجیب‌، هیچگاه خالی‌نمی‌شود. (بحار ج 53، ص 200)

 

در باره نطفه هم تصور براین بوده که بعد از چهل‌ روز عَلَقه می‌شود. همین عدد در تحولات بعدی علقه به مُضْغه تا تولد درنقلهای کهن بکار رفته است‌، گویی که عدد چهل مبدأ یک تحول دانسته شده‌است‌.

 

در روایت است که کسی که شرابخواری کند، نمازش تا چهل روز قبول‌نمی‌شود. و نیز در روایت است که کسی که چهل روز گوشت نخورد، خلقش‌تند می‌شود. نیز در روایت است که کسی که چهل روز طعام حلال بخورد، خداوند قبلش را نورانی می‌کند. نیز رسول خدا(ص) فرمود: کسی که لقمه حرامی‌ بخورد، تا چهل روز دعایش مستجاب نمی‌شود. (مستدرک وسائل‌، ج 5، ص 217).

 

اینها نمونه‌ای از نقلهایی بود که عدد اربعین در آنها به کار رفته است‌.

 

2 . اربعین امام حسین (ع‌)

باید دید در کهن‌ترین متون مذهبی ما، از «اربعین‌» چگونه یاد شده است‌. به عبارت ‌دیگر دلیل برزگداشت اربعین چیست‌؟ چنان که در آغاز گذشت‌، مهمترین نکته درباره اربعین‌، روایت امام عسکری (ع‌) است‌. حضرت در روایتی که در منابع ‌مختلف از ایشان نقل شده فرموده‌اند: نشانه‌های مؤمن پنج چیز است‌: 1 ـخواندن پنجاه و یک رکعت نماز (17 رکعت نماز واجب + 11 نماز شب + 23نوافل‌) 2 ـ زیارت اربعین 3 ـ انگشتری در دست راست 4 ـ وجود آثار سجده ‌بر پیشانی 5 ـ بلند خواندن بسم الله در نماز.

 

این حدیث تنها مدرک معتبری است که جدای از خود زیارت اربعین که درمنابع دعایی آمده‌، به اربعین امام حسین (ع‌) و بزرگداشت آن روز تصریح کرده ‌است‌.

 

اما این که منشأ اربعین چیست‌، باید گفت‌، در منابع به این روز (اربعین)به دو اعتبارنگریسته شده است‌.

 

نخست :اربعین است که روزی که اسرای کربلا از شام به مدینه مراجعت کردند.

 

دوم:اربعین روزی است که جابر بن عبدالله انصاری‌، صحابی پیامبر خدا (ص‌) از مدینه به ‌کربلا وارد شد تا قبر حضرت اباعبدالله الحسین (ع‌) را زیارت کند. شیخ مفید (م 413) در«مسار الشیعه» که در ایام موالید و وفیات ائمه اطهار علیهم السلام است‌، اشاره به روز اربعین‌کرده و نوشته است‌: اربعین روزی است که حرم امام حسین (ع‌)، از شام به سوی مدینه مراجعت کردند. همچنین اربعین روزی است که جابر بن عبدالله برای زیارت امام ‌حسین (ع‌) وارد کربلا شد.

 

کهن‌ترین کتاب دعایی مفصل موجود، کتاب «مصباح المتهجّد» شیخ طوسی ازشاگردان شیخ مفید است که ایشان هم همین مطلب را آورده است‌. شیخ ‌طوسی پس از یاد از این که روز نخست ماه صفر روز شهادت زید بن علی بن‌الحسین (ع‌) و روز سوم ماه صفر، روز آتش زدن کعبه توسط سپاه شام در سال‌64 هجری است‌، می‌نویسد: بیستم ماه صفر (چهل روز پس از حادثه کربلا) روزی است که حرم سید ما اباعبدالله الحسین از شام به مدینه مراجعت کرد ونیز روزی است که جابر بن عبدالله انصاری‌، صحابی رسول خدا (ص‌) ازمدینه وارد کربلا شد تا قبر حضرت را زیارت کند. او نخستین کس از مردمان بود که امام حسین (ع‌) را زیارت کرد. در چنین روزی زیارت آن حضرت‌ مستحب است و آن زیارت اربعین است‌. (مصباح المتهجد، ص 787) در همانجا آمده است که وقت خواندن زیارت اربعین‌، هنگامی است که روز بالا آمده‌ است‌.

 

در کتاب «نزهة الزاهد» هم که در قرن ششم هجری تألیف شده‌، آمده‌: در بیستم‌این ماه بود که حرم محترم حسین از شام به مدینه آمدند. (نزهة‌الزاهد، ص 241) همین طور در ترجمه فارسی فتوح ابن اعثم (الفتوح ابن اعثم‌، تصحیح مجد طباطبائی‌، ص‌916) و کتاب مصباح کفعمی که از متون دعایی بسیار مهم قرن نهم هجری است‌ این مطلب آمده است‌. برخی استظهار کرده‌اند که عبارت شیخ مفید و شیخ‌طوسی‌، بر آن است که روز اربعین‌، روزی است که اسرا از شام به مقصد مدینه ‌خارج شدند نه آن که در آن روز به مدینه رسیدند. (لؤلؤ و مرجان‌، ص 154) به هرروی‌، زیارت اربعین از زیارت‌های مورد وثوق امام حسین (ع‌) است که ازلحاظ معنا و مفهوم قابل توجه است‌.

 

3 . اربعین روز بازگشت اسیران به مدینه یا کربلا

اشاره کردیم که شیخ طوسی‌، بیستم صفر یا اربعین را، زمان بازگشت اسرای‌ کربلا از شام به مدینه دانسته است‌. باید افزود که نقلی دیگر، اربعین رابازگشت اسرا از شام را به «کربلا» تعیین کرده است‌. تا اینجا، از لحاظ منابع کهن‌، باید گفت اعتبار سخن نخست بیش از سخن دوم است‌. با این حال‌،علامه مجلسی پس از نقل هر دو این‌ها، اظهار می‌دارد: احتمال صحت هردوی اینها (به لحاظ زمانی‌) بعید می‌نماید. (بحار ج 101، ص 334 ـ 335) ایشان این ‌تردید را در کتاب دعایی خود «زاد المعاد» هم عنوان کرده است‌. با این حال‌، درمتون بالنسبه قدیمی‌، مانند «لهوف» و «مثیرالاحزان» آمده است که اربعین‌، مربوط ‌به زمان بازگشت اسرا، از شام به کربلاست‌. اسیران‌، از راهنمایان خواستند تا آنها را از کربلا عبور دهند.

 

باید توجه داشت که این دو کتاب‌، در عین حال که مطالب مفیدی دارند، ازجهاتی‌، اخبار ضعیف و داستانی هم دارند که برای شناخت آنها باید با متون‌کهن‌تر مقایسه شده و اخبار آنها ارزیابی شود. این نکته را هم باید افزود که ‌منابعی که پس از لهوف‌، به نقل از آن کتاب این خبر را نقل کرده‌اند، نباید به‌عنوان یک منبع مستند و مستقل‌، یاد شوند. کتابهایی مانند «حبیب السیر» که به ‌نقل از آن منابع خبر بازگشت اسرا را به کربلا آورده‌اند، (نفس المهموم ترجمه شعرانی‌، ص 269) نمی‌توانند مورد استناد قرار گیرند.

 

در اینجا مناسب است دو نقل را در باره تاریخ ورود اسرا به دمشق یاد کنیم‌. نخست نقل ابوریحان بیرونی است که نوشته است‌:

 

در نخستین روز ماه صفر، أدخل رأس الحسین علیه السلام مدینة دمشق‌، فوضعه یزید لعنه الله بین یدیه‌ و نقر ثنایاه بقضیب کان فی یده و هو یقول‌:

 

لست من خندف ان لم أنتقم‌

من بنی أحمد، ما کان فَعَل‌

لیْت‌َ أشیاخی ببدرٍ شهدوا

جَزَع الخزرج من وقع الاسل‌

فأهلّوا و استهلّوا فرحا

ثم قالوا: یا یزید لاتشل‌

قد قتلنا القرن من أشیاخهم‌

و عدلناه ببدر، فاعتدل (الاثار الباقیه‌، ص 422)

 

وی روز اول ماه صفر را روزی می داند که سر امام حسین (ع) علیه السلام را وارد دمشق کرده و یزید هم در حالی که اشعار ابن زبعری را می خواند و بیتی هم بر آن افزوده بود، با چوبی که در دست داشت بر لبان امام حسین (ع) می زد.

 

دوم سخن عماد الدین طبری (م حوالی 700) در «کامل بهائی» است که رسیدن اسرا به دمشق را در16 ربیع الاول دانسته ـ یعنی 66 روز پس از عاشورا ـ م یداند که طبیعی‌تر می‌نماید.

 

4. میرزا حسین نوری و اربعین‌

علامه میرزا حسین نوری از علمای برجسته شیعه‌، و صاحب کتاب «مستدرک الوسائل» در کتاب «لؤلؤ و مرجان در آداب اهل منبر» به نقد و ارزیابی برخی ازروضه‌ها و نقلهایی پرداخته که به مرور در جامعه شیعه رواج یافته و به نظر وی‌از اساس‌، نادرست بوده است‌. ظاهرا وی در دوره اخیر نخستین کسی است که به نقد این روایت پرداخته و دلایل متعددی در نادرستی آن اقامه کرده است.

 

ایشان این عبارت سید بن طاوس در لهوف را نقل کرده‌است که اسرا در بازگشت از شام‌، از راهنمای خود خواستند تا آنها را به کربلا ببرد؛ و سپس به نقد آن پرداخته است‌. (لؤلؤ و مرجان‌، ص 152)

 

داستان از این قرار است که سید بن طاوس در «لهوف» خبر بازگشت اسراء را به‌کربلا در اربعین نقل کرده است‌. در آنجا منبع این خبر نقل نشده و گفته می‌شود که وی در این کتاب مشهورات میان شیعه را که در مجالس سوگواری بوده‌، درآن مطرح کرده است‌.

 

اما همین سید بن طاوس در «اقبال الاعمال» با اشاره به این که شیخ طوسی در مصباح‌می‌گوید اسرار روز اربعین از شام به سوی مدینه حرکت کردند و خبر نقل شده ‌در غیر آن که بازگشت آنان را در اربعین به کربلا دانسته‌اند، در هر دو موردتردید می‌کند. تردید او از این ناحیه است که ابن زیاد مدتی اسراء را در کوفه ‌نگه داشت. با توجه به این مطلب و زمانی که در این نگه داشته صرف شده و زمانی که در مسیر رفت به شام و اقامت یک ماهه در آنجا و بازگشت مورد نیاز است‌، بعید است که آنان در اربعین به ‌مدینه یا کربلا رسیده باشند. ابن طاوس می‌گوید: این که اجازه بازگشت به کربلا به آنها داده باشد، ممکن است‌، اما نمی‌توانسته در اربعین باشد. در خبر مربوط به‌ بازگشت آنان به کربلا گفته شده است که همزمان با ورود جابر به کربلا بوده و با او برخورد کرده اند . ابن طاوس در این که جابر هم روز اربعین به کربلا رسیده باشد، تردید می‌کند. (اقبال الاعمال‌، ج 3، ص 101).

 

این ممکن است که ابن طاوس لهوف را در جوانی و اقبال را در دوران بلوغ فکری تألیف کرده باشد. در عین حال ممکن است دلیل آن این باشد که آن کتاب را برای محافل روضه خوانی و این اثر را به عنوان یک اثر علمی نوشته باشد. دلیلی ندارد که ما تردید های او را در آمدن جابر به کربلا در روز اربعین بپذیریم. به نظر می رسد منطقی ترین چیزی که برای اعتبار اربعین در دست است همین زیارت جابر در نخستین اربعین به عنوان اولین زایر است.

 

اما در باره اعتبار اربعین به بازگشت اسرا به کربلا توجه به این نکته هم اهمیت دارد که شیخ مفید در کتاب مهم خود در باب زندگی امامان و در بخش خاص به امام حسین (ع) از کتاب «ارشاد» در خبر بازگشت اسرا، اصلا اشاره‌ای به این که‌ اسرا به عراق بازگشتند ندارد. همین طور ابومخنف راوی مهم شیعه هم‌اشاره‌ای در مقتل الحسین خود به این مطلب ندارد. در منابع کهن تاریخ کربلاهم مانند انساب الاشراف‌، اخبارالطوال‌، و طبقات الکبری اثری از این خبردیده نمی‌شود.

 

روشن است که حذف عمدی آن معنا ندارد؛ زیرا برای چنین‌حذف و تحریفی‌، دلیلی وجود ندارد.

 

خبر زیارت جابر، درکتاب بشارة المصطفی آمده‌، اما به ملاقات وی با اسرا اشاره نشده است‌.

 

مرحوم حاج شیخ عباس قمی هم‌، به تبع استاد خود نوری‌، داستان آمدن‌اسرای کربلا را در اربعین از شام به کربلا نادرست دانسته است‌. (منتهی الامال‌، ج 1،صص 817 ـ 818) در دهه‌های اخیر مرحوم محمد ابراهیم آیتی هم در کتاب‌بررسی تاریخ عاشورا بازگشت اسرا را به کربلا انکار کرده است‌. (بررسی تاریخ‌عاشورا، صص 148 ـ 149) همین طور آقای مطهری که متأثر از مرحوم آیتی است. اما این جماعت یک مخالف جدی دارند که شهید قاضی طباطبائی است.

 

5. شهید قاضی طباطبائی و اربعین‌

شهید محراب مرحوم حاج سید محمدعلی قاضی طباطبائی رحمة الله علیه‌، کتاب‌ مفصلی با نام «تحقیق در باره اولین اربعین حضرت سید الشهداء» در باره اربعین ‌نوشت‌ که اخیرا هم به شکل تازه و زیبایی چاپ شده است.

 

هدف ایشان از نگارش این اثر آن بود تا ثابت کند، آمدن اسرای از شام‌ به کربلا در نخستین اربعین‌، بعید نیست‌. این کتاب که ضمن نهصد صفحه‌ چاپ شده‌، مشتمل بر تحقیقات حاشیه‌ای فراوانی در باره کربلاست که بسیارمفید و جالب است‌. اما به نظر می‌رسد در اثبات نکته مورد نظر با همه زحمتی که مؤلف محترم کشیده ، چندان موفّق‌ نبوده است‌.

 

ایشان در باره این اشکال که امکان ندارد اسرا ظرف چهل روز از کربلا به کوفه‌،از آنجا به شام و سپس از شام به کربلا بازگشته باشند، هفده نمونه از مسافرتها ومسیرها و زمانهایی که برای این راه در تاریخ آمده را به تفصیل نقل کرده‌اند. دراین نمونه‌ها آمده است که مسیر کوفه تا شام و به عکس از یک هفته تا ده دوازده ‌روز طی می‌شده و بنابر این‌، ممکن است که در یک چهل روز، چنین مسیررفت و برگشتی طی شده باشد. اگر این سخن بیرونی هم درست باشد که سر امام حسین (ع‌) روز اول صفر وارد دمشق شده‌، می‌توان اظهار کرد که بیست ‌روز بعد، اسرا می‌توانستند در کربلا باشند.

 

باید به اجمال گفت‌: بر فرض که طی این مسیر برای یک کاروان‌، در چنین زمان ‌کوتاهی‌، با آن همه زن و بچه ممکن باشد، باید توجه داشت که آیا اصل این ‌خبر در کتابهای معتبر تاریخ آمده است یانه‌. تا آنجا که می‌دانیم‌، نقل این خبر در منابع ‌تاریخی‌، از قرن هفتم به آن سوی تجاوز نمی‌کند. به علاوه‌، علمای بزرگ شیعه‌، مانند شیخ مفید و شیخ طوسی‌، نه تنها به آن اشاره نکرده‌اند، بلکه به عکس‌ِ آن تصریح کرده و نوشته‌اند: روز اربعین روزی است که حرم امام حسین (ع‌) وارد مدینه شده یا از شام به سوی مدینه خارج شده است‌.

 

آنچه می‌ماند این است که نخستین زیارت امام حسین (ع‌) در نخستین اربعین، توسط جابر بن عبدالله انصاری صورت گرفته است و از آن پس ائمه اطهار علیهم السلام که از هر فرصتی برای رواج زیارت امام حسین (ع‌) بهره می‌گرفتند، آن‌روز را که نخستین زیارت در آن انجام شده‌، به عنوان روزی که زیارت امام‌حسین (ع‌) در آن مستحب است‌، اعلام فرمودند.

 

متن زیارت اربعین هم ازسوی حضرت صادق علیه السلام انشاء شده و با داشتن آن مضامین عالی‌، شیعیان را از زیارت‌آن حضرت در این روز برخوردار می‌کند.

 

اهمیت خواندن زیارت اربعین تاجایی است که از علائم شیعه دانسته شده است‌، درست آن گونه که بلند خواندن بسم الله در نماز و خواندن پنجاه و یک رکعت نماز در شبانه روز درروایات بیشماری‌، از علائم شیعه بودن عنوان شده است‌.

 

زیارت اربعین در «مصباح المتهجد» شیخ طوسی و نیز «تهذیب الاحکام» وی به نقل ازصفوان بن مهران جمال آمده است‌. وی گفت که مولایم صادق (ع‌) فرمود: زیارت اربعین که باید وقت برآمدن روز خوانده شود چنین است..... (مصباح المتهجد، ص 788، تهذیب الاحکام‌، ج 6،ص 113، اقبال الاعمال‌، ج 3، ص 101، مزار مشهدی‌، ص 514 (تحقیق قیومی‌)، مزار شهید اول (تحقیق‌مدرسة الامام المهدی‌، قم 1410)، ص 185 ـ 186).

 

زیارت‌ اربعین، به جهاتی مشابه برخی از زیارات دیگر است‌، اما از آن روی که‌مشتمل بر برخی از تعابیر جالب در زمینه هدف امام حسین از این قیام است‌، دارای اهمیت ویژه می‌باشد. در بخشی از این زیارت در باره هدف امام حسین‌(ع‌) از این نهضت آمده است‌: «... و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة ‌و حیرة الضلالة‌... و قد توازر علیه من غرّته الدنیا و باع حظّه بالارذل الادنی‌».

 

خدایا، امام حسین (ع‌) همه چیزش را برای نجات بندگانت از نابخردی وسرگشتگی و ضلالت در راه تو داده در حالی که مشتی فریب خورده که انسانیت‌ خود را به دنیای پست فروخته‌اند بر ضد وی شوریده آن حضرت را به‌شهادت رساندند.

 

دو نکته کوتاه در مورد اربعین:

نخست آن که برخی از روایاتی که در باب زیارت امام حسین (ع‌) در کتاب کامل الزیارات‌ ابن قولویه آمده‌، گریه چهل روزه آسمان و زمین و خورشید و ملائکه را بر امام‌حسین (ع‌) یادآور شده است‌. (اربعین شهید قاضی‌، ص 386)

 

دوم این که ابن طاوس یک اشکال تاریخی هم نسبت به اربعین بودن روز بیستم صفرمطرح کرده و آن این که اگر امام حسین (ع‌) روز دهم محرم به شهادت رسیده‌باشد، اربعین آن حضرت نوزدهم صفر می‌شود نه بیستم‌. در پاسخ گفته شده ‌است، به احتمال ماه محرمی که در دهم آن امام حسین (ع‌) به شهادت رسیده‌، بیست و نه روز بوده است‌. اگر ماه کامل بوده‌، باید گفت که روز شهادت را به ‌شمارش نیاورده‌اند. (بحار الانورا، ج 98، ص 335).

 

  • .......

  • .......

تصویری از کوچکترین خادم زائران اربعین حسینی در ساده ترین موکب

  • .......

ه گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»از یزد، حجت الاسلام والمسلمین محمد شمس، مدیر حوزه علمیه استان یزد در جمع اساتید حوزه استان با اشاره به داستانی از آیت الله میلانی(ره) درباره اهمیت خواندن دعای فرج، گفت: شخصی به دنبال دیدن امام زمان(عج)بود، پس از چند بار چله نشینی موفق شد تا امام زمان(عج) را ببیند و در آن زمان از آقا پرسید که چه دعایی شما را خشنود می کند؟ امام(عج) در پاسخ به آن شخص فرمودند آن دعایی را دوست می دارم که آیت الله میلانی در قنوت نماز مستحبی خود می خواند.

وی ادامه داد: آن شخص فردای آن روز بعد از نماز صبح خدمت آیت الله میلانی رسید و از ایشان پرسید که شما در قنوت نماز مستحبی خود چه دعایی می خوانید؟ آیت لله میلانی در پاسخ فرمودند که در قنوت نمازهای خود دعای فرج امام زمان(عج)را می خوانم و شخص بلافاصله جواب داد که من به آنچه که می خواستم رسیدم و فهمیدم آن دعایی که امام زمان(عج) با خواندن آن خشنود می شود، دعای فرج است.

وی در ادامه به حدیثی از حضرت محمد(ص)که به اهمیت شغل معلمی اشاره کرد و افزود: اسلام برای توسعه خود نیازمند حضور عالمان متخلق به اخلاق عالیه و کمال معنوی و علمی است که بتوانند مردم را به سوی کمال و هدایت رهنمون سازند و شما نیز در این مسئولیت می توانید با تربیت طلاب توانا این هدف بزرگ را تحقق بخشید.

مدیر حوزه علمیه یزد ادامه داد: پیامبر اکرم(ص) در حدیثی  می فرماید: همانا خداوند و فرشتگان و اهل زمین حتی مورچه ای که در لانه است و ماهی دریا بر معلمانِ خوبی ها به مردم ، درود می فرستند.( بحار ج۶۱ ص۲۴۵). این حدیث به وضوح اشاره به ارزش معلم دارد، البته معلمی که به گفته پیامبر (ص) خوبی ها را بیاموزد نه غیر آن و این مصداق کار ارزشمندی است که شما اساتید بزرگوار در حوزه های علمیه در حال انجام آن هستید.

وی اضافه کرد: حضرت علی(ع) در نهج البلاغه می فرماید:« مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً- [فَعَلَیْهِ أَنْ یَبْدَأَ] فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِم / هر که خود را در مقام پیشوایی مردم قرار دهد باید از تعلیم دیگران ، به تعلیم خود بپردازد و پیش از آنکه به زبانش تربیت کند، با رفتار خود تربیت نماید و کسی که آموزگار و مربی خود باشد بیشتر سزاوار بزرگداشت است تا آن که آموزگار و مربی دیگران است.»نهج البلاغه(صبحی صالح)  ص 480 ، ح 73

حجت الاسلام والمسلمین شمس در پایان خطاب به اساتید گفت: شما اساتید که به آموزش طلاب در زمینه های دینی و علمی می پردازید از جایگاه خاصی برخوردارید که باید قدر آن را بدانید.

  • .......
هر کس براى زیارت قبر حسین علیه السلام خارج شود، هنگامى که از خانه اش بیرون شد، براى هر قدمى یک گناهش آمرزیده مى شود.
مشرق-  امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر کس براى زیارت قبر حسین علیه السلام خارج شود، هنگامى که از خانه‌اش بیرون شد، براى هر قدمى یک گناهش آمرزیده مى‌شود و پیوسته با هر قدمى که برمى‌دارد، پاک تر مى‌شود تا به آن جا برسد.

و چون به آرامگاه رسید، خداوند، به صورت درگوشى به او مى‌گوید: بنده من! از من بخواه تا عطایت کنم، مرا بخوان تا اجابتت نمایم، از من بطلب تا به تو بدهم، حاجتت را از من بخواه تا برآوَرم. 
و امام صادق علیه السلام فرمود: بر خداست که آنچه را وعده داده است، عطا کند.

 متن حدیث:
 
امام صادق علیه السلام: اِنَّ الرَّجُلَ لَیَخرُجُ اِلى قَبرِ الحُسَینِ علیه السلام فَلَهُ اِذا خَرَجَ مِن اَهلِهِ بِاَوَّلِ خطوَةٍ مَغفِرَةٌ لِذُنوبِهِ ثُمَّ لَم یَزَل یُقَدَّسُ بِکُلِّ خُطوَةٍ حَتّى یَاْتیَهُ فَاِذا اَتاهُ ناجاهُ اللّه، فَقالَ: عَبدى سَلنى اُعطِکَ ادعُنى اُجِبکَ اُطلُب مِنّى اُعطِکَ سَلنى حاجَتَکَ اَقضِها لَکَ. قالَاَبو عَبدِ اللّه ِ علیه السلام: و حَقٌّ عَلَى اللّه ِ اَن یُعطىَ ما بَذَلَ.
 
 
"ثواب الاعمال، صفحه117
  • .......

ماجرای سعید طوسی که هنوز حدود و ثغور آن معلوم نیست به گونه‌ای پیش می‌رود که گویی نظام جمهوری اسلامی ابتدا وی را قاری قرآن و سپس مأمور فساد در جامعه کرده است.
به گزارش مشرق، دکتر عبدالله گنجی در سرمقاله امروز روزنامه جوان درباره حواشی و تبلیغات رسانه‌های ضدانقلاب پیرامون پرونده یک قاری، نوشت:

ماجرای سعید طوسی که هنوز حدود و ثغور آن معلوم نیست به گونه‌ای پیش می‌رود که گویی نظام جمهوری اسلامی ابتدا وی را قاری قرآن و سپس مأمور فساد در جامعه کرده است. فصل‌الخطابی قوه قضائیه نیز مانند بسیاری از مقولات دیگر برای معاندین، مغرضین و منافقین بی‌معناست. هیچ‌کس با طوسی کاری ندارد و نمی‌گوید هر قاری قرآن الزاماً مهذب نیست، همانگونه که هر آخوندی الزاماً مروج دین نیست و به همین دلیل امام فرمودند تاریخ اسلام پر است از خیانت علمای اسلام به اسلام، چراکه در هر قشری ناپاک وجود دارد.

پرچمداری رسانه‌های امریکا و انگلیس در این ماجرا تردیدی باقی نمی‌گذارد که هجو نظام از مدخل دین، راهبرد آنان است و پیاده نظام آنان نیز هر موضوع راست و دروغی را به مثابه فلشی به سمت نظام نشانه می‌روند، چرا؟ حفظ و استمرار نظام جمهوری اسلامی از پیوند اعتمادی مردم و حاکمیت نشئت می‌گیرد و دشمنان برای سست کردن ستون‌های این نظام(که آن را نظام سرکش و مهار نشدنی می‌نامند) از هیچ اقدامی فروگذار نمی‌کنند.

«نقد اخلاقی حاکمیت»، «بی‌اعتبارسازی بازوهای توانمند نظام» و «هجمه به کارآمدی آن» سه مسئله اصلی است که در دستور کار بوده و خواهد بود و شبکه‌های اجتماعی زمینه آن را فراهم‌تر کرده‌اند. این در حالی است که تاریخ بشر و اسلام از این پدیده‌ها بارها به خود دیده است. خالد بن ولید را تقریباً همه مسلمانان می‌شناسند. فرمانده شجاعی که سپاه پیامبر را در احد شکست داد، ‌اما قبل از فتح مکه ایمان آورد و یکی از فرماندهان سپاه اسلام شد. در جنگ موته پس از شهادت زید‌ بن حارثه(فرمانده) و جعفربن ابی‌طالب(جانشین)، سپاه اسلام را از معرکه نجات داد و فداکاری‌های زیادی برای اسلام کرد تا جایی که پیامبر وی را «سیف‌الله» نامید. این سیف‌الله در زمان خلافت ابوبکر، مأمور اخذ خراج و مالیات از فردی به نام مالک (نه مالک اشتر نخعی) که بیرون از مدینه زندگی می‌کرد و به حکومت مالیات نمی‌داد، شد. خالد به همراه یک نفر دیگر به محل سکونت مالک رسید و با رؤیت زیبایی همسر وی، دست و پای مالک را بست و در حضور او به همسرش تجاوز کرد. آن روز کسی کار خالد را به دستگاه پیامبر نسبت نداد و کسی نگفت «بفرمایید این هم سیف‌الله پیامبر!» کسی نگفت «این هم مجاهد بزرگ اسلام». آنچه گفته شد اینکه خالد بر همان فرهنگ جاهلی پیش از اسلام خود پایبند است و اسلام‌آوری وی نوعی تظاهر و توفیق اجباری بوده است.

او فرمانده شجاعی بود که تهذیب نداشت. به صحنه کشور برگردیم؛ فرض نمایید یکی از فرماندهان عالی دوران دفاع مقدس دچار لغزش اخلاقی شود. آیا می‌توان گفت خون رزمندگانی که ذیل فرماندهی او سال‌های پیش شهید شده‌اند به هدر رفته است؟ می‌توان دفاع مقدس را به فساد آلوده نشان داد، می‌شود امام را زیر سؤال برد که عجب فرمانده‌ای داشته‌ای؟

انصاف این است که بگوییم انسان در معرض تهدید و انحراف است، «الا مارحم ربی».

طوسی دارای صدای خوش و خدادادی برای خواندن قرآن است که نظام چک سفیدامضا برای عصمت او نداده است و اگر انحراف او ثابت شود باید مجازات شود. درباره او از تبرئه تا اعدام را باید پذیرا باشیم. آنان که فصل الخطابی قوه قضائیه را نمی‌پذیرند، همان کسانی هستند که «طوسی بهانه است، اصل نظام نشانه است» را دنبال می‌کنند. 

قرائت و آموزش قرآن را به اقسام و انواع جوک و تمسخر آلودند و کاری کمتر از خود طوسی نکرده‌اند. اگر مریض نباشیم با فرض اثبات جرم، یک قاری را فاقد تهذیب می‌دانیم و باید ساحت قرآن و عرصه عمومی قرآن‌خوانی را از وجود او دور کنیم. اما اینکه هر کس احساس تعلقی به نظام می‌کند و دچار مشکل می‌شود باید همه نظام به قربانگاه برود، بخشی از همان جنگ نرم است. اگر طوسی و امثالهم تبرئه شوند خواهند گفت «دست خودشان است سرش را به هم آوردند». اگر اعدام شود خواهند گفت «نقض حقوق بشر است و اتحادیه اروپا علیه ما بیانیه می‌دهد و تحریم می‌کند.» اینجاست که باید از مخالفان نظام خواست که اگر دین ندارید لااقل آزاده مرد باشید. سیف‌الله صدر اسلام به زنای محصنه روی آورد، اما مردم به حاکمیت وقت حمله نکردند و پیامبر و اسلام را به سخره نگرفتند. حال اشتباه و انحراف احتمالی یک فرد غیر مهذب محور بازنمایی عقده‌های فرو خورده این جماعت مقابل نظام شده است.

به صورت طبیعی عالم سیاست و اجتماع با عالم حقوق متفاوت است و معمولاً انتظار اجتماعی و سیاسی فراتر از حقوق ظاهر می‌شود و این مسئله در پرونده‌های مختلف تاکنون طرح شده است. قوه قضائیه به عنوان رکنی از حاکمیت نمی‌تواند صرفاً بر «وظایف حقوقی» خود تأکید کند، بلکه باید پاسخگو باشد که چرا پرونده‌ای را از سال 1389 تاکنون به انجام نرسانده است و چرا قبل از دیگران عرصه اجتماع را روشن نکرده است؟

نیروهای انقلاب باید همیشه یادشان باشد که نظام دینی را با دین شکار خواهند کرد و دشمنان نیز در همین نقطه متمرکز شده‌اند. دشمنان انقلاب هم دین را فاقد صلاحیت برای امر سیاسی و اجتماعی می‌دانند و هم برای تخفیف نظام در عرصه اجتماعی به دین مراجعه می‌کنند. آنان دست به گزینش می‌زنند، همانگونه که حرکت عظیم عاشورای امسال ایران و کربلا را سانسور و چند قمه‌زن را محور تصویرسازی از عاشورا کردند. طوسی را در صدر قرار می‌دهند اما همزمان علت عزل فلان مدیرعامل دولت را چیز دیگری وانمود می‌کنند. لزومی ندارد نیروهای انقلاب درصدد دفاع از هر مسئله‌ای باشند که همین مسئله قطب‌بندی و انگیزه قطب‌بندی در طرف را چند برابر می‌کند. جریان انقلابی کشور باید سردمدار مبارزه با هر فسادی باشد وگرنه ممکن است رسانه‌های غربی که فساد فلان نیروهای همسوی خود در ایران را مخفی می‌کنند دلسوز نظام معرفی شوند. تا حیات آدمی وجود دارد سیف‌الله‌ها و طوسی‌ها خواهند بود و در عمق تاریخ نیز بوده‌اند. تاریخ انسان و حتی تاریخ توحیدیان مملو از خطاست. از «برصیصای عابد» گرفته تا سیف‌الله پیامبر اسلام نمونه بارز آن است و به هیچ کس در این مسیر تضمین الهی داده نشده است. آن یوسف پیامبر بود که هوشمندانه استغاثه کرد که: «و ما ابری نفسی ان النفس لاماره بالسوء الامارحم ربی ان ربی غفور رحیم».

فساد مالی و انحراف جنسی همانند شایعه است. شایعه در طول حیات بشر وجود داشته است و انباشت هزاران سال تجربه نمی‌تواند به آن پایان دهد. مانند حسادت است که قابل حذف نیست اما قابل کنترل است. هر روز کشیشان کودک‌آزار در تارک اروپا و امریکا می‌درخشند اما مسلمانان آن را مستمسکی برای هجو مسیحیت نمی‌دانند که آن کشیش را فرد فاسدی تلقی می‌کنند که اشتباهی در مسیر کلیسا قرار گرفته است. 
  • .......

گروه سیاسی- رجانیوز: حضرت آیت‎الله جوادی آملی گفت: این آمریکا هیچ غلطی نمی‎تواند بکند، تعارف هم ندارد، با این‎که فرهنگ ما فرهنگ شهادت است اما تا آمریکا گزینه نظامی را مطرح می‎کند، برخی از وی حساب می‎برند، قرآن می‎فرماید گزینه نظامی روی میز قرآن من است، ما باور نکردیم.

 

به گزارش رسا، حضرت آیت‎الله عبدالله جوادی آملی، در درس خارج تفسیر خود در مسجد اعظم در ادامه تفسیر سوره مبارکه حجرات گفت: فرمود مؤمنان حتما باید برادرانه زندگی کنند، وظیفه جهان مخصوصا دارالتقریب این است که این نظم برادرانه را حفظ کند، نظام الهی شبیه نظام بهشتی است، همان اوصافی که برای بهشتیان ذکر می‎کند، برای مؤمنان نیز بیان می‎کند.

 

وی افزود: کسی که در درون او مختصر کینه‎ای باشد، او وارد بهشت نمی‎شود، بلکه پیش از آن شست‎وشو می‎شود، در بهشت جا برای کینه و عداوت و دشمنی نیست، در سوره مبارکه حشر وقتی مؤمنان را معرفی می‎کند، وظایف آنان را ذکر می‎کند و می‎گوید مردان با ایمان نسبت به گذشتگان خود طلب مغفرت می‎کنند، برای شهدا، علما، معلمان و مانند آن، درباره کسانی که با هم زندگی می‎کنند دعا می‎کنند که کینه هیچ مؤمنی در دل آنان نباشد.

 

مفسر برجسته قرآن کریم خاطرنشان کرد: این یک بهشتی است که دین می‎سازد،چه نعمت و فرهنگی بالاتر از این است، چه تمدنی بالاتر از این وجود دارد که فرد با هیچ مسلمانی کینه و غل نداشته باشد. این دیگر اجازه نمی‎دهد که یمن و آل‎سعودی پیدا شود و بعد کشت و کشتار راه بیفتد، روح قرآن این است که انسان نسبت به هیچ مؤمنی کینه نداشته باشد، ممکن است در کشورهای بسیاری قرآن بخوانند اما روح قرآن را هر کشوری ندارد.

 

وی با اشاره به این‎که اسلام به دنبال آن است که فقر را از بین ببرد، خصیصه اسلام این نیست که به فقیر کمک بکنیم که این را هم کافران دارد، اظهار کرد: امام علی(ع) فرمود من اگر فقر را ببینم گردن او را می‎زنم، من اجازه نمی‎دهم که بیکاری باشد، ربا باشد و دزدی باشد، صدقه دادن یک امر عاطفی است و نه یک امر عقلی، آن که عقلی است ایجاد اشتغال و تولید و جلوی بانک‎ها را گرفتن است، شما یک کشوری را پیدا کنید که برای فقرا سازمان و نهاد نداشته باشد.

 

حضرت آیت‎الله جوادی آملی ادامه داد: پیش از انقلاب در راهپیمایی‎ها، روحانیان جلو بودند، مردم سه جا را آتش می‎زدند، یکی شراب‎فروشی‎ها، یکی بانک‎ها و سینماها را آتش می‎زدند، بعد از انقلاب شراب‎فروشی‎ها سه قسم شد، یک عده واقعا توبه کردند، یک عده فرار کردند و یک عده رفتند در زیرزمین، بعد از انقلاب سینماها سه قسم شدند، یک عده واقعا توبه کردند، یک عده هم فرار کردند و یک عده هم رفتند به دنبال کنسرت‎های زیرزمینی، بانک‎ها اما همچنان باقی ماندند و رباخواری دارند، ما واقعا حرف خدا را باور نکردیم.

 

وی بیان کرد: این آمریکا هیچ غلطی نمی‎تواند بکند، تعارف هم ندارد، با این‎که فرهنگ ما فرهنگ شهادت است اما تا آمریکا گزینه نظامی را مطرح می‎کند، برخی از وی حساب می‎برند، قرآن می‎فرماید گزینه نظامی روی میز قرآن من است، ما باور نکردیم.

 

حضرت آیت الله جوادی در ادامه در حالی که بغض گلوی وی را گرفته بود و اشک در چشمانش حلقه زده بود، مراتب تاثر و ناراحتی خود را از وجود ربا در سیستم بانکی ابراز کرد.

 

وی گفت: ما دلمان می‎خواهیم اقتصاد مقاومتی درست بکنیم، این فقط با سفارش و توصیه که حل نمی‎شود؛ این(ربا) جنگ با خداوند است، الان این پولی که شما می‎گذارید می‎گویند چه تحریم باشد، چه نباشد، چه تورم باشد و چه تورم نباشد، می‎گویند سود دارد و سود علی‎الحساب دارد.

 

مفسر برجسته قرآن کریم اظهار کرد: درباره بحرین و درباره یمن همه باید دخالت بکنند، باید دستِ ظالم را بگیرند که ظلم نکند، نصیحت و خیرخواهی بکنند، فرمود اگر اختلافی پیدا شد شما سعی بکنید، شما نگویید به ما چه؟ بلکه سعی کنید اصلاح بکنید، الان یمن ببینید چه خبر است، اما کسی از آن خبری نمی‎گیرد، آل‎سعود اکنون جنگ‎های نیابتی راه انداخته‎اند، این کودک‎کشی و زن‎کشی اگر به توصیه قرآن عمل می‎شد، اکنون وجود نداشت.

  • .......

ساپورت پوشی زنان ایرانی مدلی است که طی یکی دو سال اخیر به صورت زیرپوستی توسط رسانه های ضدانقلاب وابسته به دستگاه جاسوسی انگلیس ترویج می شود. از قدیم گفته اند که روباه پیر عالم سیاست، در رخنه های فرهنگی و مذهبی ید طولایی دارد و اینک، حمایت غیررسمی از این حجاب انگلیسی در رسانه هایی که اکثرا از لندن به روز می شوند و تبلیغ آن از شبکه های ماهواره ای وابسته به دولت انگلستان مهر تایید دیگری است بر نقشه های شوم غرب برای زنان ایرانی

http://www.rajanews.com/

  • .......

به گزارش مشرق، بیش از ده سال است که عراق از شر صدام  و جنایت‌هایش خلاص و در دام سیاست‌ها و حیله‌های آمریکا افتاده است و از این نیرنگ‌ها رنج می‌برد.

آمریکایی ها پس از اشغال عراق و گذشت چندین سال ادعای ترک این کشور را کردند اما به جای خود گروهک های تکفیری و داعش را نشاندند.

داعش پدیده ای شوم و خون ریز بود اما برای عراق یک برکت داشت و آن انسجام مردم و تشکیل بسیج مردمی(حشد الشعبی) بود.

گروهی از مردمی که با پشتوانه مرجعیت عراق به مقابله با این تروریست‌ها پرداخته است.حشدالشعبی وارد منطقه ای شود داعشی زنده نمی ماند/حاج قاسم کارخانه ساخت مردان عراق است/ حضور منافقین در کنار داعشی ها/ آزادسازی کامل عراق تا پایان سال 2016

در همین راستا و در شُرف عملیات آزادسازی موصل با حجت‌الاسلام سیدحامد جزایری جانشین فرمانده سرایا الخراسانی و فرمانده تیپ 18 حشد شعبی عراق به گفتگو نشستیم تا برآیندی از اوضاع عراق داشته باشیم:

در آغاز گفتگو اندکی از وضع فعلی عراق و گروه‌ها و جریاناتی که با داعش و گروهک‌های تکفیری مبارزه می‌کنند بفرمایید.

جزایری: الحمدالله وضعیت عراق در حال بهبود است،3 استان صلاح‌الدین، الانبار و دیالی که در دست داعش بود تقریباً آزادشده و تنها استان موصل مانده است و ان‌شاءالله در روزهای آتی پاک‌سازی کامل می‌شود.

استان صلاح‌الدین به مرحله اتمام پاک‌سازی رسیده و تنها منطقه الحویجه مانده است.

در الانبار هم دیگر جایی برای داعش باقی نمانده و نقطه تحول اساسی و سیاسی در عراق موصل است، در حال حاضر عملیات آزادسازی موصل آغاز شده است.

فرمانده تیپ ۱۸ حشد شعبی عراق گفت: داعشی‌ها اگر ببیند «حشدالشعبی» در حال ورود به منطقه‌ای است دیگر آنجا نمی‌ایستند چون می‌دانند هیچ کس زنده نمی‌ماند.

به گزارش مشرق، بیش از ده سال است که عراق از شر صدام  و جنایت‌هایش خلاص و در دام سیاست‌ها و حیله‌های آمریکا افتاده است و از این نیرنگ‌ها رنج می‌برد.

آمریکایی ها پس از اشغال عراق و گذشت چندین سال ادعای ترک این کشور را کردند اما به جای خود گروهک های تکفیری و داعش را نشاندند.

داعش پدیده ای شوم و خون ریز بود اما برای عراق یک برکت داشت و آن انسجام مردم و تشکیل بسیج مردمی(حشد الشعبی) بود.

گروهی از مردمی که با پشتوانه مرجعیت عراق به مقابله با این تروریست‌ها پرداخته است.حشدالشعبی وارد منطقه ای شود داعشی زنده نمی ماند/حاج قاسم کارخانه ساخت مردان عراق است/ حضور منافقین در کنار داعشی ها/ آزادسازی کامل عراق تا پایان سال 2016

در همین راستا و در شُرف عملیات آزادسازی موصل با حجت‌الاسلام سیدحامد جزایری جانشین فرمانده سرایا الخراسانی و فرمانده تیپ 18 حشد شعبی عراق به گفتگو نشستیم تا برآیندی از اوضاع عراق داشته باشیم:

در آغاز گفتگو اندکی از وضع فعلی عراق و گروه‌ها و جریاناتی که با داعش و گروهک‌های تکفیری مبارزه می‌کنند بفرمایید.

جزایری: الحمدالله وضعیت عراق در حال بهبود است،3 استان صلاح‌الدین، الانبار و دیالی که در دست داعش بود تقریباً آزادشده و تنها استان موصل مانده است و ان‌شاءالله در روزهای آتی پاک‌سازی کامل می‌شود.

استان صلاح‌الدین به مرحله اتمام پاک‌سازی رسیده و تنها منطقه الحویجه مانده است.

  • .......

 نکته ای درباره سجده زیارت عاشورا

در عبارت سجده زیارت عاشورا می خوانیم: «اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ لَکَ عَلَى مُصَابِهِمْ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظِیمِ رَزِیَّتِی اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی شَفَاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ الَّذِینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ علیه السلام‏»

زیارت عاشورا حدیث قدسی است و اولین کسی که از اهلبیت علیهم السلام متن زیارت عاشورا را برای عموم مردم خواند، امام باقر علیه السلام است که فرمود پدرم، او از پدرش او از جد ما از پیامبر (ص) و از جبرئیل و جبرئیل از خداوند متعال نقل کردند که خداوند فرمود: السلام علیک یا أبا عبدالله. یعنی متن زیارت در بین اهلبیت علیهم السلام بوده است. روایت وارد شده که سیدالشهدا در روز عاشورا دو بار زیارت عاشورا را قرائت کردند، این خیلی مهم است؛ یک بار سیدالشهدا بین نماز ظهر و عصر روز عاشورا از ابتدا تا انتهای زیارت را خواندند و یک بار از صبح عاشورا تا غروب عاشورا بنا بر مناسبتی تکه ای از زیارت عاشورا را خواندند؛ این مطلب از یک جنبه بسیار با اهمیت است و قابل ذکر در روضه‌ هاست، آن مرتبه ای که کامل خواندند بین الصلاتین بود اما یک باری را که تکه تکه خواندند تمام فرازهای زیارت عاشورا خوانده شد جز این فرازی که الان سجده دارد اینجا دیگر حضرت به شهادت رسیدند شما سجده های آیات قرآن را نگاه کنید یا سجده واجب هستند یا سجده مستحب و در تمام این موارد چه واجب و چه مستحب، کلمه سجده در تمام این آیات ذکر شده است، شما این فراز انتهایی زیارت عاشورا را می‌ خوانید در حالی که هیچ کلمه سجده ای در آن ذکر نشده است و سجده مستحب هم است، نه سجده واجب؛ چرا بدون ذکر کلمه سجده، ما سجده می‌ کنیم؟. جواب در این روایت آمده است که از ابتدا، این فراز سجده نداشته است، یعنی از ابتدا که این زیارت به وسیله حدیث قدسی بر پیامبر (ص) وارد شد، سجده نداشته است و سجده آن در روز عاشورا به وجود آمده است که سیدالشهدا از صبح روز عاشورا بنا به مناسبتی فرازی از زیارت را می‌ خواندند و تا موقعی که حضرت به شهادت رسیدند تمام فرازهای زیارت را خواندند و بعد به شهادت رسیدند و این فراز سجده خوانده نشد تا زمانی که آن ملعون لعین بالای سر حضرت آمد تا سر مبارک ایشان را از تن جدا کند از جلو نتوانست سر را جدا کند، پیکر را برگرداند و سر را از قفا جدا کرد؛ وارد شده است که وقتی پیشانی حضرت به خاک افتاد حضرت این فراز انتهایی را شروع کرد و فرمود: «اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ» و این خیلی مهم است و به این علت این فراز سجده دار شده است؛ شما اینجا کلمه سجده ای را اینجا نمی بینید، با اینکه در آیات قرآن در تمام موارد واجب و مستحب، کلمه سجده وارد شده است چرا که حضرت در حال سجده عرضه می دارند: «اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ»؛ هم علت سجده دار شدن مشخص است، و هم اینکه حضرت در چه حالی بوده اند؟؛ نه در حالی که حضرت علی اکبر یا طفلشان را از دست داده اند یا از اسب افتاده اند، در حالی حضرت به اینجا رسیده که به پیکر بی جان حضرت رحم نمی کنند و می ‌خواهند سر حضرت را از بدن جدا کنند در این حال حضرت شاکر و حامد خداوند است اینجا باید صبر سیدالشهدا را مزه مزه کرد.

  • .......